اصلاحاتی که باید در اقتصاد انجام بشه

[.ali.]

یکی از عللی که ریشه ی بسیاری از مشکلات(از جمله تورم) است, «عدم شایسته سالاری» و (چنانچه در قانون اساسی آمده)گزینش مدیران و مسئولان بر اساس گرایش های سیاسی و مذهبی خاص است.


اگر مدیریت کشور به نخبگان واقعی و با تجربه سپرده شود، ایران با:

_ سرمایه های انسانی قابل پرورش
_ منابع زیر زمینی متنوع و قابل توجه 
_ منابع انرژی فراوان فسیلی و پاک
_ دسترسی به آبهای آزاد
_ موقعیت جغرافیائی عالی
_ پهناوری سرزمین
_ پیشینه تمدنی و هویتی قوی
_ بازار مصرف نسبتا بزرگ و بکر
و ...

قادر است ظرف یک دهه، به جایگاهی همتراز با کشورهای توسعه یافته، پیشرفته، ثروتمند و دارای رفاهی همچون ژاپن و آلمان دست یابد. نخبه های کشور در این مدت:

_ روابط ایران را با همه کشورهای جهان اصلاح کرده و ایران را به عضویت کامل سازمان تجارت جهانی در می آورند.
_ فرهنگ عمومی کشور را با شتاب زیاد اصلاح کرده و مردم را به سمت کار ، تلاش و داشتن روحیه جستجو ، تحقیق ، دانش افزائی و مطالعه بیشتر تشویق می کنند. آنها را از خرافه های سنتی و مذهبی کور به دور کرده و به سمت ایمان به اصول اخلاق حسنه واقعی سوق می دهند. حریم خصوصی افراد محترم می شود و برای عقاید فردی افراد جامعه مدنی کشور ارزش و حرمت قائل می شوند.
_ نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور را از بنیاد متحول کرده و پژوهش محوری، توانائی نخبه یابی و نخبه پروری، پرورش ذهن و جسم تحصیل کردگان برای کارآفرینی مستقل را در آن نهادینه می کنند.
_ دست بخشهای دولتی و شبه دولتی را به طور کامل از شریانهای اقتصادی کشور کوتاه می کنند.
_ فضای کسب و کار را با اصلاح قوانین ترمز دهنده بهبود بخشیده و با خصوصی سازی صحیح و عادلانه صنایع دولتی امروزی، بخش خصوصی واقعی قدرتمند، دانش بنیان و نیز صنعت صادرات محور را حمایت واقعی می کنند.
_ نظام بانکی کشور را به صورت بنیادین اصلاح کرده و سرمایه های کشور را به سمت رشد تولیدات پیشرفته هدایت می کنند.
_ مکانیسمهای قیمتها را اصلاح کرده و نظام بازار آزاد، مبتنی بر رقابت سالم و غیر انحصاری اقتصادی را در کشور جایگزین نظام رانتی و مبتنی بر واردات امروزی می کنند.
_ نظام مالیاتی کشور را کارآ کرده و از طریق شناسائی دقیق درآمدها، اموال و تراکنشهای مالی تک تک افراد تابع ایران، هر چه سریعتر، وابستگی بودجه دولت را به درآمدهای نفت و گاز قطع می کنند.
_ سرمایه های سرگردان بازار را به سمت تولید و پژوهش هدایت کرده و از بخشهای R & D کارخانجات حمایت می کنند.
_ با اصلاح جدی قوانین دفاع از حقوق مالکیت معنوی و پدید آورندگان آثار، حمایت واقعی و غیر شعاری را از نوآوران و مخترعین کشور انجام می دهند.
_ با اصلاح سریع قوانین اجتماعی و مدنی، مطالبات مردم و به ویژه حق برخورداری از آزادیهای مشروع، تامین اجتماعی (حقوق بیکاری، از کار افتادگی، بازنشستگی، نظام بهداشت و سلامت عمومی و درمان رایگان) و نیز فضای باز گردش آزاد اطلاعات و رسانه های عمومی واقعا آزاد در کشور را پاسخ می دهند.
_ قوانین غلط و ناکارآمد قضائی را اصلاح کرده و نظام انتخابات و مردم سالاری را از یوغ نظرات چند نفر بالای 90 سال نجات می دهند.
_ راه سرمایه های خارجی را به کشور باز کرده و اجازه می دهند شعب بانکها، بیمه ها، خودروسازها و شرکتهای مشاوره مهندسی خارجی در کشور فعال شده و به رقابت با انحصارگران داخلی در این زمینه بپردازند.
_ هر گونه چاپ اسکناس توسط بانک مرکزی را منوط به پذیرش مردم در انتخابات عمومی سراسری(!) می کنند.
_ فضای لازم برای گسترش شبکه های رادیو و تلویزیون خصوصی داخل کشور را از طریق دور ریختن قوانین اشتباه قانون اساسی فراهم می کنند.
_ هزینه تعصب، قانون گریزی، استبداد ورزی، فساد اداری، قاچاق، مدیریت غلط و خیانت به مردم را برای مسئولین خاطی بالا می برند.
و ...

در چنین صورتی، ایران بهشت واقعی و گلستان خواهد شد؛ البته دلتان را صابون نزنید!
فعلا امور نخبگان کشور در دست غیر نخبه ترین افراد کشور(بعضا دارای مدرک دکتری !) است. همانها که طرحهائی مثل ایرانرود به ذهنشان می رسد: