(03-12-2013، 20:26)ستاره پرک نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فرهنگ ؟!بی فرهنگ !چه کسی داره دم از فرهنگ میزنه؟!
شما فرهنگو تو چی تعریف میکنید ؟ ما هم شرم میکنیم یکی مثل شما اجازه دارد ناسزا بگويد به پدر داستاننویسی مدرن ایران... بهجای فحش دادن، نقد کن!به جای نقد اخلاقش اگه سوادش رو داری اثارش رو نقد کن ادبی نقد کن !متاسفم!
هدایت انسان بزرگیست که بعد از بیش از 6 دهه از وفاتش هنوز پابرجاست و پابرجا خواهد ماند
کسی که دل اخوان ثالث بزرگ را بدرد آورد..
کسی که نان به نرخ روز نمیخورد
کسی که از زمان خودش خیلی جلوتر بود
کسی که نوشته هاش برای خیلی ها هنوزم زیادیه !من یکبار دیگر به یاد کتاب سگ ولگرد صادق عزیز افتادم که در آن هرکسی که میرسید به سگ بیگناه لگدی میزد و آزاری می رساند. مذهبیه می گفت گم شو ای سگ نجس! دیگری هم به نوعی دیگر. تا جایی که وقتی آن سگ بیچاره تکه ای غذا از دست یک نفر گرفت تا حد مرگ به او وفادار ماند و آنقدر در پی خودروی او دوید تا جان خودش را بر سر آن گذاشت!
یا نباید در آثار افراد اندیشید؟ آیا نباید به افکار احترام گذاشت؟ آیا ادیبان ما نباید ادب را سرلوحه قراردهند؟ آیا نویسنده نام آشنای کشور ما صادق هدایت با گذشت 90 سال از زمان زندگیش نباید آرام گیرد؟
بیشک یکی از پرطرفدارترین و بزرگترین نوییسندگان سرزمین ماست
چیزی بیش از این ندارم بگم فقط بسی متاسفم !
همین!
بابا تو دیگه کی هستی اولا که من به کسی توهین کرده باشم اون کس تو نیستی دوما ادب داشته باش سوما کسی که معتاده خودکشی میکنه( تو عابر پیاده جلو عموم مردم خیلی معذرت خرابکاری میکنه) دائم الخمره فحاشی به مسلمونا میکنه بافرهنگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه کدوم بافرهنگی رو دیدی که به اعتقادات کسی توهین کنه؟کدوم با فرهنگی فحاشی میکنه؟تو هنوز بچه ای!
اول تو برو از بزرگترت ادبو یاد بگیر بپرس فرهنگ یعنی چی بعد نظر بده!!!!!!!!!!
ای خدا منو با چه کسایی آخه به امتحان میکشی من صبر ندارما:4fv::4fv:
علویه خانم ، در توصیف جوان پرده دار، جلب می نمایم : " صورت چاق و سرخ او مثل صورت قمر بنی هاشم (!!!) از جوش غرور جوانی پوشیده بود و گوشهٔ لبش زخمی بود."
حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل !
از شما دعوت می کنم که بینید ، هدایت در داستان علویه خانم ، چه کاروان زیارتی ای را به تصویر کشیده است . همه زوار را افرادِ کثیف ، زشت ، نفرت انگیز ، بی سواد و عوامی مطلق ، دارای ناهنجاری بدنی ، بدزبان ، دروغگو ، دورو و ریاکار ، دزد ، زنا کار و ... معرفی می کند .
این کاروان زیارتی ، از دید هدایت ، در واقع نمایندهٔ همهٔ کاروانهای زیارتی ای است که به زیارت کربلا و نجف می روند (همان طور که قاعدهٔ هر داستان نوشته شده در قالب مکتب رئالیسم نیز چنین است) .
در این اثرصادق هدایت ، حتی اسب گاری حامل زایران هم مسلول است .
علویه خانم هم که شخصیت اصلی داستان است و به عنوان زائر در این کاروان است ، یک زن روسپی و وقیح است . این است تصویری که هدایت در آثارش از مسلمانان و به طور کل دینداران ارائه می کند .
در داستان توپ مرواری هم همین موارد را به وضوح می بینیم . او در مورد مسلمانان در این داستان ، چنین می نویسد : "همین که دید مسلمانان بی عرضه ، قضا و قدری ، وافوری ، و بزوائی و تقیه چی هستند و خودشان جاسوس اند و مذهب بی پیر چنان سوقانشان کشیده که دیگر سرجمع آدم حساب نمی شوند ..."
و این هم عبارتی دیگر از همین اثر که به ذکر آن بسنده می کنم : " گند و کثافت از سر و روی مردم بالا می رفت . تمام هستی مردِم دستخوش پایین تنه یک جوال تخم و ترکه البوقرق سوم و یک مشت آخوند گردن کلفت شده بود . تنها جانور عزیز دردانه شپش شد ، که به او لقب "منیجه خانم" داده بودند و هر کس نداشت او را مسلمان نمی دانستند و در روز عید قربان در خانهٔ خدا به خونبهای هر شپش ، یک گوسفند قربانی می کردند ."
این نقد نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این توهین نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این بی فرهنگی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا که بعضی از افراد دوس دارن خودشونو بشناسونن


