17-06-2012، 18:58
(آخرین ویرایش در این ارسال: 17-06-2012، 19:25، توسط ♥ Sky Princess♥.)
بعد من ناگه به یک سو میروند
پردهای تیره ی دنیای من
چشمهای ناشناسی میخزند
روی کاغذها و دفتر های من
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور
با خزانی خالی از فریاد شور
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر
سایه ای ز امروزها دیروزها
پردهای تیره ی دنیای من
چشمهای ناشناسی میخزند
روی کاغذها و دفتر های من
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور
با خزانی خالی از فریاد شور
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر
سایه ای ز امروزها دیروزها