غضنقر و دوستش میرن مشهد
بعدش میرن هتل می گیرن و میرن حرم برای زیارت
موقع برگشت راه رو گم می کنن
دوست غضنفر می گه : ای وای وسایل رو چیکار کنیم
غضنفر میگه : وسایل رو ول کن هتل مردم رو گم کردیم
سپاس از یاد نرود هرگز
دانش آموزان اعضای یک پیکرند که در امتحان ز یک گوهرند
چو تستی بدرد آورد مغزشان دانش آموز خر خون بود یارشان
از خاطرات یک دانشجو:نشسته بودم ناگهان حس درس خواندن به من دست داد تا صد شمردم صلوات فرستادم به حمد الله رفع شد
نزدیک بودااا
پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟
دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست.
پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه
فيلسوف چيه ؟
هنگاميكه فيل بين انسان و خورشيد قرار بگيرد به طوري كه سايه فيل روي انسان بيفتد ، فيلسوف رخ ميدهد . ^_^
بعدش میرن هتل می گیرن و میرن حرم برای زیارت
موقع برگشت راه رو گم می کنن
دوست غضنفر می گه : ای وای وسایل رو چیکار کنیم
غضنفر میگه : وسایل رو ول کن هتل مردم رو گم کردیم
سپاس از یاد نرود هرگز
دانش آموزان اعضای یک پیکرند که در امتحان ز یک گوهرند
چو تستی بدرد آورد مغزشان دانش آموز خر خون بود یارشان
از خاطرات یک دانشجو:نشسته بودم ناگهان حس درس خواندن به من دست داد تا صد شمردم صلوات فرستادم به حمد الله رفع شد
نزدیک بودااا
پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟
دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست.
پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه
فيلسوف چيه ؟
هنگاميكه فيل بين انسان و خورشيد قرار بگيرد به طوري كه سايه فيل روي انسان بيفتد ، فيلسوف رخ ميدهد . ^_^