22-12-2013، 16:44
سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخمها را دوست دارم.اینها خراشهای
عشق مادرم هستند.
دانایی این پسره تو حلقم!

آخه ی پسربچه چجوری میتونه اینقدر دانا باشع!

|
▬♥▬ خَـــراش عـــــــشـــــــــــق ▬♥▬ |
|||
22-12-2013، 16:44
سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخمها را دوست دارم.اینها خراشهای
عشق مادرم هستند.
دانایی این پسره تو حلقم! ![]() آخه ی پسربچه چجوری میتونه اینقدر دانا باشع! ![]()
| |||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|