01-01-2014، 14:52
روزی دو مرد به خدمت شیخ رسیدند که برسر طفلی نزاع داشتند و هر یک ادعا میکردند که پدر آن طفل هستند.
شیخ فرمودند: تنها راه رفع این مشکل آن است که هر سه آنها شبی را در یک اتاق بگذرانند.
صبح هنگام شیخ از کودک پرسید: ای طفل!دیشب چه کسی کولر را خاموش کرد؟
کودک پاسخ داد: این چپیه!
شیخ گفت: فرزندم! همانا این مرد پدرتوست!
جمله مریدان از این درایت شیخ کف و خون قاطی کرده و راه بیابان در پیش گرفتند
شیخ فرمودند: تنها راه رفع این مشکل آن است که هر سه آنها شبی را در یک اتاق بگذرانند.
صبح هنگام شیخ از کودک پرسید: ای طفل!دیشب چه کسی کولر را خاموش کرد؟
کودک پاسخ داد: این چپیه!
شیخ گفت: فرزندم! همانا این مرد پدرتوست!
جمله مریدان از این درایت شیخ کف و خون قاطی کرده و راه بیابان در پیش گرفتند