12-01-2014، 12:19
برای من - گوگوش
حالا این:
چند تاشون کارگرای ته تکیلان ، چند تاشون تو مغزم شنبه سمینار
دارن ، همیشه ساعت دو شب مثه قدیما دلم سیگار و یه پنجره میخواد
اتاق بغلی یه دختره اس خوشگل ، موهای بلند و دم اسب پشتش
شام و ناهارو با همیم ، کرما رو سرخ میکنه خوب میزاره مغز پخت شه
تن جفتمون ملافه اس ، اون لباس عروسشه من کت شلوارم
شکمش داره گرد میشه کم کم ، چند ماه دیگه منم دختر دارم
دیگه همه چند رنگن ، دیدی تازه سال به سال فامیلو کمتر میبینیم
واسه دعا و اشک هایی که پنج شنبه میریخت مامان از خدا جایزه لبخند میگیریم
حالا این:
چند تاشون کارگرای ته تکیلان ، چند تاشون تو مغزم شنبه سمینار
دارن ، همیشه ساعت دو شب مثه قدیما دلم سیگار و یه پنجره میخواد
اتاق بغلی یه دختره اس خوشگل ، موهای بلند و دم اسب پشتش
شام و ناهارو با همیم ، کرما رو سرخ میکنه خوب میزاره مغز پخت شه
تن جفتمون ملافه اس ، اون لباس عروسشه من کت شلوارم
شکمش داره گرد میشه کم کم ، چند ماه دیگه منم دختر دارم
دیگه همه چند رنگن ، دیدی تازه سال به سال فامیلو کمتر میبینیم
واسه دعا و اشک هایی که پنج شنبه میریخت مامان از خدا جایزه لبخند میگیریم