بمب خنده

[~H!P HØp §tâR~]

دستشویی:

تو دستشویی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه.

بعد از 10 ثانیه گفت: سلام چطوری؟

منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی!
...
گفت: چیکار می کنی؟

گفتم: آدم اینجا چیکار میکنه؟

دوباره گفت: می تونم الان بیام اونجا؟

عصبانی شدم گفتم: نه هنوز خودم کار دارم.

یهو دیدم داره میگه: من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیونه ای تو دسشویی داره جواب سوالای منو میده.

گریه:

دوستم میگفت پیاز تنها ماده غذایی هست که .....
میتونه اشک آدمو در بیاره
من برای اینکه ثابت کنم اشتباه میکنه یه نارگیل برداشتم و زدم تو سرش
اونم کاملا به اشتباهش پی برد !

کسی پیاده شد::

تو تاکسی نشستَم یه چَن دقیقه بعدِ اینکه راه اُفتاد حدوداَ داشتیم با100تا میرفتیم،.....
یه دَفه فَهمیدم دَرو خوب نبستَم، دَرو بازکَردم بَستم،
راننده که یه پیرمردِ عینکیِ بود،
خیلی آروم سَرشو برگردوند عقبو نیگا کرد با یه لَحنِ خیلی باحالی گُفت:
"کَسی پیاده شُد؟؟"
یعنى ترکیدم از خنده

کجاییم:

یه بار که رفته بودیم مسافرت ....

خوردیم به شب ،‌نصفه شبی نمی دونیم چی شد که راهو گم کردیم و نمی دونستیم کجاییم و کجا باید بریم

جلومون یه اتوبوس بود که پشتش شماره تماس راننده بود ،
گفتیم یه زنگ به راننده بزنیم ببینیم کجاییم

زنگ که زدیم دیدیم خیلی دیر جواب داد بعد یه صدای خواب آلود از پشت تلفن گفت کیه؟
ما هم گفتیم آقا ببخشید ما پشتتونیم می شه بگین اینجا کجاست ؟ که اون صدای خواب آلود گفت :
والا اینجا خونه منه پشت منم بچه هام خوابن

یهو دوزاریمون جا افتاد که یه شماره رو اشتباه گرفتیم و به یه نفر دیگه زنگ زدیم )


ههههه:
دختره عکس گذاشته از خودش... بعد پسره خیلی ریلکس و غیورانه اومده زیرش کامنت گذاشته:

.

.

.

دماغ خودته یا لنــز گذاشتی! :



اگه کم بود ببخشید




سپاس نشه فراموش