06-02-2014، 22:00
من برم بمیرم
اصن از خونوادم خوشم نمیاد
من عاشق پدرمم
ولی دارم از دستش میدم
پدر بزرگم سکته ی مغزی کرد...
پدرم خودشو مقصر میدونه...
نمیگه همونطور که خودش بابا میخواد منم بابا میخوام
فقط جسمش اینجاس...روحش پیش پدربزرگمه
لب به غذا نمیزنه
لاغر شده
هر چی بهش میگه ناراحت میشه...
مادرم منو درک نمیکنه...
پدرم منو درک نمیکنه...
هیشکی منو درک نمیکنه...
از زندگی بریدم...
زندگی ک نی...
جهنمه...
خدا نصیب هیچ کدومتون نکنه...
خدافس:-)
اصن از خونوادم خوشم نمیاد
من عاشق پدرمم
ولی دارم از دستش میدم
پدر بزرگم سکته ی مغزی کرد...
پدرم خودشو مقصر میدونه...
نمیگه همونطور که خودش بابا میخواد منم بابا میخوام

فقط جسمش اینجاس...روحش پیش پدربزرگمه
لب به غذا نمیزنه
لاغر شده
هر چی بهش میگه ناراحت میشه...
مادرم منو درک نمیکنه...
پدرم منو درک نمیکنه...
هیشکی منو درک نمیکنه...
از زندگی بریدم...
زندگی ک نی...
جهنمه...
خدا نصیب هیچ کدومتون نکنه...
خدافس:-)