02-07-2012، 16:43
حکایت من حکایت کسیست که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت .
دلباخته سفر بود ، همسفر نداشت .
حکایت کسی است که که زجر کشید اما ضجه نزد .
زخم داشتو ننالید .
گریه کرد اما اشک نریخت .
حکایت من ، حکایت چوپان بی گله و ساربان بی شتر است .
حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد تا همه صداها را بشنود ...!!!!
دلباخته سفر بود ، همسفر نداشت .
حکایت کسی است که که زجر کشید اما ضجه نزد .
زخم داشتو ننالید .
گریه کرد اما اشک نریخت .
حکایت من ، حکایت چوپان بی گله و ساربان بی شتر است .
حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد تا همه صداها را بشنود ...!!!!