02-07-2012، 16:51
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود دست دلم می لرزد
اما به خواجه می سپارم تا امید را از دلم نگیرد ;
دلم می خواهد همیشه بگوید :
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور......
اما به خواجه می سپارم تا امید را از دلم نگیرد ;
دلم می خواهد همیشه بگوید :
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور......