امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گل خشکی لای دفتر

#3
دلم می خواد از تو بنویسم

ببخش اگه احساسا تم مچاله شد ن

و دیگه اون طراوتو ندارن اما

منی که با زمزمه کردن اسمت به انتهای بارون می رسم

چه طور می تونم ازتو نگم؟

بذار این رهگذر خسته از دلواپسی

هر وقت شمعدونی سکوتشو به باغبون هدیه می ده از تو بگه

گاهی اونقد صدات می کنم که همه ی کوه های

دورتر از زادگاهمون صدامو می شنون

پرستوی مسافرم

خودت گفتی خبر اومدنتو از قاصدکای شاد وخندون بگیرم

هرچند از وقتی تنهام گذاشتی

دیگه قاصدکا پیشم نمیان

عطر گلارو حس نمی کنم

دیگه صدای قدم بارونو نمی شنوم

بوی سیب واسم معنایی نداره

اما بازم یادمه که خودت گفتی:

گنجیشکای عاشق هیچوقت دروغ نمیگن

امروز از گنجیشکا شنیدم که روزای شادی توراهن

بوی مهربونی رو حس کردم

آخه وقتی دستامو به طرف آسمون پرکشیدن

خداجون بهم امیدو هدیه کرد

آرامشو با تموم وجودم لمس کردم

پس تو هم به اتاق تنهایم بیا

من اینجا رو واست چراغونی کردم

بیا که گلای ارکیده دارن رو نیمکت می پوسن

منی که دلبسته ی پاییزم

دلم عطربهارو می خواد

میدونی چرا؟

آخه عشق همین نزدیکی ها داره پرسه می زنه

گوش کن، صداشو می شنوی؟؟؟
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
گل خشکی لای دفتر
پاسخ
 سپاس شده توسط Roza.rad93 ، ...Sara SHZ... ، ریحانه 6 ، NAZANIN 2012 ، ѕтяong


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: گل خشکی لای دفتر - melodi+ - 04-07-2012، 13:30

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  دفتر اشعار نجمه زارع
  دفتر عشق که بسته شد...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان