04-07-2012، 19:27
(آخرین ویرایش در این ارسال: 04-07-2012، 19:30، توسط pink devil.)
شب رفتنت عزیزم..
هرگز ازیادم نمیره...واسه هرکسی که میگم قصشو اتیش میگیره
دل من یه دریا خون بود...چشم تو یه دنیا تردید...آخرین لحظه نگاهت غصه داشت ولی خندید...
شب رفتنت یه ماهی تو خشکی رفت و جون داد...اون شب زلزله خیلی دل هارو تکون داد...
تو چرا از اینجا رفتی؟؟توکه مثله قصه هایی!!چرا رفتی؟؟
شب رفتنت نوشتی شدی قربونی تقدیر...نقره ی اشکای من شد دور گردنت یه زنجیر...
شب رفتنت گلدونامون خالی بودن قحطی سفیدیا بود همه انگار مشکی بودن...
شب رفتنت ادما واسم همه لالایی خوندن...
یکی گفت که تو غریبی...یکی گفت منو تنها گذاشتی...
شب رفتنت بارون از گریم کم اورد...
این همه ادم چرا من؟؟؟پس با من چه فرقی داشتن؟؟
شب رفتنت پاشیدن همه اشکام تویه کوچه....
شب رفتنت دلم رفت پیش چشمایی که خیسن پیش شاعرایی که دائم از مسافر مینویسن....
هرگز ازیادم نمیره...واسه هرکسی که میگم قصشو اتیش میگیره
دل من یه دریا خون بود...چشم تو یه دنیا تردید...آخرین لحظه نگاهت غصه داشت ولی خندید...
شب رفتنت یه ماهی تو خشکی رفت و جون داد...اون شب زلزله خیلی دل هارو تکون داد...
تو چرا از اینجا رفتی؟؟توکه مثله قصه هایی!!چرا رفتی؟؟
شب رفتنت نوشتی شدی قربونی تقدیر...نقره ی اشکای من شد دور گردنت یه زنجیر...
شب رفتنت گلدونامون خالی بودن قحطی سفیدیا بود همه انگار مشکی بودن...
شب رفتنت ادما واسم همه لالایی خوندن...
یکی گفت که تو غریبی...یکی گفت منو تنها گذاشتی...
شب رفتنت بارون از گریم کم اورد...
این همه ادم چرا من؟؟؟پس با من چه فرقی داشتن؟؟
شب رفتنت پاشیدن همه اشکام تویه کوچه....
شب رفتنت دلم رفت پیش چشمایی که خیسن پیش شاعرایی که دائم از مسافر مینویسن....