اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عجبــــ !

#1
تو که میدانستی با چه اشتیاقیعجبــــ !

عجبــــ ! خودم را قسمت میکنم

پس چرا

زودتر از تکه تکه شدنم…عجبــــ !

جوابم نکردی…

عجبــــ ! برای خداحافظی

خیلی دیر بود… خیلی دیر !



عجبــــ !


وقتی بغضم شکسته شد...

و نفس هایم؛

غرق شد در اندوه و بی تابی،

فقط "سکوت" با من بود!!

گاه گاهی که تنم...

خسته از لحظه ها؛

به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شد،

و شب هایی که بالشم

خیس می شد از اشک شبانه حسرت...

فقط "سکوت" با من بود

فقط "سکوت" با من بود

فقط "سکوت" با من بود



عجبــــ !



عجبــــ !



ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﺱ ﮔﻔﺖ :۴ ﺩﻓﻌﻪ ﺗﺤﻮﯾﻠﺖ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻓﮏ
ﻧﮑﻦ عجبــــ !
ﺧﺒﺮﯾﻪ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺍﻻﻏﻪ ﺗﻮ ﮐﻼﻩ ﻗﺮﻣﺰﯼ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻦ
ﺟﯿﮕﺮ



نبودنت هستیمو نابود میکردعجبــــ !
ولی حالا بودنت . . .
میشه نباشی ؟ ؟ ؟عجبــــ !




بــــــــــــــــــعضی ها را دَر جوب بایــَد شــُستعجبــــ !
تــا لــَجن ها هَمه خوشحــال شــَوند کــه
کــَـثیف تـــَر اَز خوُدشــان هَم هــَست . . .



هیچ وقت، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم…!عجبــــ !
عجبــــ ! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها…عجبــــ !




عجبــــ ! نه حرفی برای گفتن …
نه امیدی برای ماندن …
نه پایی برای رفتن …
نه تمایلی برای دوباره ساختن …
تو از اول هم هیچ نداشتی !عجبــــ !



عجبــــ ! سلامِ مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود بپرس
چگونه شب ها را آسوده می خوابد . . . ؟عجبــــ !




عجبــــ ! یه زمانی می گفتن از تو چشماش میشه فهمید
راست میگه یا دروغ
اما حالا دیگه اینقدر توانمند شدن بعضیا
که با چشمشونم دروغ میگن …عجبــــ !


کاش نـــارو هم مثل لایک زدنــــی بود…
میـــزدم میزدی ….
نمیــــزدم نمیزدی …





از قــــــبل هم باید حدس مـــــی زدم می روی
"رفـــــــتنــــ ” همیشہ
حتی در دستور زبان فارســـی
"لــــــازمـــ” است…




زلالی قلبت ارزانی دیگران
من این احساس آبکی را نمیخواهم




قرار نیست که همیشه من خوش باشم
دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم …
امروز دیگری خوش است برای با تو بودن …
و فردا یکی دیگر…
از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست …
تو می تونی …




رفته ای ؟؟؟
بعضی ها بهش میگن قسمت
اما من تازگیها بهش میگم به درک . . .





وقتـــــی به عقب بر میگردی ؛
متوجه میشی که جــــــای بعضیا ،
الان که تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ …
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده … !!!




اینقدر کــﮧ برای "خـــر” کردن من سـعے کـردے
بـراے خـودتـــــ وقتــــ میگذاشتے حتمــا "آدمــــــ” میشدے





چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند می زنم فکر میکنی خرم . . .
خب یه بارم فکر کن دارم به خریت تو لبخند می زنم . . !




داستان از آنجا شروع شد که تو اسمه تمام هرزگی هایت را آزادی گذاشتی . . .
و من از آنجا بی غیرت شدم که فکر میکردم به تمدن رسیده ام !




این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا ” دوست ندارد ”
احساس ندارد !
اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست

پاسخ
 سپاس شده توسط پریفام 2013 ، E l A h E ، ᴄʜᴀʀɪsᴍᴀ ، هاناجون ، ( lιεβ ) ، First Star ، bahare_021 ، رژان ، elena.sadr ، P e D i ، m.r.gomez ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، ✘ӍДЯЈДл✘ ، ρåяįα... ، "K!nd~G!Яl" ، بغض ابر
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
عجبــــ ! - Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ - 01-03-2014، 19:11
RE: عجبــــ ! - bahare_021 - 17-03-2014، 21:01
RE: عجبــــ ! - رژان - 17-03-2014، 21:20
RE: عجبــــ ! - P e D i - 18-03-2014، 7:44
RE: عجبــــ ! - m.r.gomez - 18-03-2014، 10:21
RE: عجبــــ ! - ρåяįα... - 13-04-2014، 21:01


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان