مـا از عروسـک هـا کمتریـم ،
آنهـا مُـرده بودنـد و زندگـی مـی کردنـد ؛
مـا زندگـی مـی کنیـم و مُرده ایـم ......
.............بــهرام بیضایــی.............
بیاییـد شکـرگـزار وجـود ابلهـان باشـیم ،
کـه اگـر آنهـا نبودنـد ،
دیگـران بـه جـایی نمـی رسـیدند ......
................مـارک توایــن...............
از عجـايب روزگـار ايـن اسـت كـه زن در عيـن زيبايـی ، وفـادار هـم باشـد ......
................اسـكار وايلـد................
شـاید ایـن دنیـا جهنـم سیـاره ی دیگـری باشـد .....
.............آلـدوس هاکسـلی...........
از عشـق سخـن گفتـن بـرای آدمـی هنـوز خیلـی زود اسـت ؛
خیلـی زود .....
................حسیـن پناهـی..............
یـک خطیـب خـوب بایـد موضـوع را حلاجـی کنـد ، نـه شنونـده را ......
.............وینـستون چرچـیل............
کتـاب هـای مـن در برابر گرسنگـی یـک کـودک هیـچ ارزشـی نـدارند .....
...............ژان پـل سـارتر..............
از همـه غـم انگـیزتر زمانـی مـی باشـد ،
کسـی کـه دوسـتش داری ،
ﻫﯿـﭻ ﺗﻼﺷـﯽ ﺑـﺮﺍی ﻧﮕـﻪ ﺩﺍﺷـﺘﻨﺖ ﻧمـی کنـد .....
..............ارنسـتو سـاباتو..............
اگـر در آنِ واحـد بـه دنبـالِ چنـد خـرگوش بـروی ،
بـه هیـچ کـدام نخواهـی رسـید .....
.........فئـودور داستایفسکـی........
اگـر یـک سـالِ تمـام خاموشـی گزینـی ، یـاوه گویـی را از یـاد مـی بـری و سخـن گفـتن را مـی آمـوزی .....
..............فـردریش نیچـه...............
آنهـا مُـرده بودنـد و زندگـی مـی کردنـد ؛
مـا زندگـی مـی کنیـم و مُرده ایـم ......
.............بــهرام بیضایــی.............
بیاییـد شکـرگـزار وجـود ابلهـان باشـیم ،
کـه اگـر آنهـا نبودنـد ،
دیگـران بـه جـایی نمـی رسـیدند ......
................مـارک توایــن...............
از عجـايب روزگـار ايـن اسـت كـه زن در عيـن زيبايـی ، وفـادار هـم باشـد ......
................اسـكار وايلـد................
شـاید ایـن دنیـا جهنـم سیـاره ی دیگـری باشـد .....
.............آلـدوس هاکسـلی...........
از عشـق سخـن گفتـن بـرای آدمـی هنـوز خیلـی زود اسـت ؛
خیلـی زود .....
................حسیـن پناهـی..............
یـک خطیـب خـوب بایـد موضـوع را حلاجـی کنـد ، نـه شنونـده را ......
.............وینـستون چرچـیل............
کتـاب هـای مـن در برابر گرسنگـی یـک کـودک هیـچ ارزشـی نـدارند .....
...............ژان پـل سـارتر..............
از همـه غـم انگـیزتر زمانـی مـی باشـد ،
کسـی کـه دوسـتش داری ،
ﻫﯿـﭻ ﺗﻼﺷـﯽ ﺑـﺮﺍی ﻧﮕـﻪ ﺩﺍﺷـﺘﻨﺖ ﻧمـی کنـد .....
..............ارنسـتو سـاباتو..............
اگـر در آنِ واحـد بـه دنبـالِ چنـد خـرگوش بـروی ،
بـه هیـچ کـدام نخواهـی رسـید .....
.........فئـودور داستایفسکـی........
اگـر یـک سـالِ تمـام خاموشـی گزینـی ، یـاوه گویـی را از یـاد مـی بـری و سخـن گفـتن را مـی آمـوزی .....
..............فـردریش نیچـه...............