امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4.22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گــفـتگـوے آزاد 【89】

برام واقعا اتفاق افتاده:

سـوار تاکسی بودم ، دیـدم یه دختر خوشگل و سنگین جلو نشسته. پیـاده شد ، دست کرد تو کیفش ، گفــتم مهمون ما باش خانوم خوشگله Sad( دیـدم از تو کیفش یه قبض در آورد داد به راننده گفت: " ایـن قبضو بگیر بابا ، وقت برگشتن برو عکسهای منم از آتلیه بگیر " یعنی ریـدم به خودم ، هـی سرخ و سفید می شدم ، خواستم جمعش کنم، گفتم : " دخـترتون هستن ، مـاشالا چقد حالت چشما و فرم صورتشون شبیه شما بود " رانـنده گفت : " دیگه گهم بخوری فایده نداره ، الان مهمون کردنو بهت نشون میدم "
 سپاس شده توسط ★~Ѕдула~★ ، † αƖιєη †


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: گــفـتگـوے آزاد 【89】 - ERF@N - 15-03-2014، 22:36


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان