اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

معجزه

#1
Heart 
معجزه «کاترین» دخترك هشت ساله ای بود ، شبی در اتاق آرام خوابیده بود که از صحبت های پدرو مادرش فهمید كه برادر کوچکش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند . پدر به تازگی كارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج پسرش را بپردازد . کاترین شنید كه پدر آهسته به مادر می گوید: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد .

کاترین با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت قلك كوچكش را درآورد. قلك را شكست ، سكه ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد ..... فقط 5 دلار ...... بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند كوچه بالاتر به داروخانه رفت . جلوی پیشخوان انتظار كشید تا داروساز به او توجه كند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود كه متوجه بچه ای هشت ساله شود .

دخترك پاهایش را به هم زد و سرفه میكرد ، ولی داروساز توجهی نمیكرد . بالاخره حوصله کاترین سر رفت و سكه ها را محكم روی شیشه پیشخوان ریخت .

داروساز جا خورد ، و با تعجب گفت : چه میخواهی ؟!! دخترك با نگرانی پاسخ داد : برادرم به شدت بیمار است ، میخواهم برایش معجزه بخرم . داروساز با تعجب پرسید : چه بخری عزیزم !!؟ دخترك توضیح داد : چیزی در سر برادر کوچکم رفته و پدر می گوید: «فقط معجزه میتواند او را نجات دهد» من هم میخواهم معجزه بخرم...قیمتش چقدره ؟ داروساز گفت : متاْسفم دخترم ، ولی ما اینجا معجزه نمی فروشیم .

چشمان دخترك پر از اشك شد و گفت : شما را به خدا ، برادرم خیلی بیمار است ، پدرم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است . من كجا میتوانم معجزه بخرم ؟ مردی كه گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت ، از دخترك پرسید : چقدر پول داری ؟

دخترك پول ها را كف دستش ریخت و به مرد نشان داد . مرد لبخندی زد و گفت : آه چه جالب!!! فكر میكنم این پول برای خرید معجزه كافی باشه. بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت : میخواهم برادر و پدر و مادرت را ببینم , فكر میكنم معجزه برادرت پیش من باشه.

آن مرد «دكتر آرمسترانگ» فوق تخصص مغز و اعصاب در شیكاگو بود .

فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرك با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.

پس از جراحی ، پدر نزد دكتر رفت و گفت : از شما متشكرم ، نجات پسرم یك معجزه واقعی بود ،

میخواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت كنم ؟ دكتر لبخندی زد و گفت: فقط 5 دلار..... HeartHeartHeartHeartHeartاین اخرین موضوع امروزم بود امیدوارم از 25 موضوعی ک امروز گذاشتم لذت ببرید سپاس یادتون نرهHeartHeartHeartHeart
معجزه
پاسخ
 سپاس شده توسط حانی خوشگله. ، سانا50 ، ຖēŞค๑໓ ، bahar labeouf ، Ƒαкє ѕмιƖє ، alirezass ، αѕтer ، m love f ، BlAcK dAy ، maryamam ، marjan74 ، saeid ، ✖ƇRAzƳ ƤRιƝƇƐSѕ✖ ، Hesam88 ، hhgh ، مریم2222
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
معجزه - ✘PETER✘ - 20-04-2014، 18:05
RE: معجزه - حانی خوشگله. - 20-04-2014، 18:18
RE: معجزه - bahar labeouf - 20-04-2014، 18:32
RE: معجزه - Ƒαкє ѕмιƖє - 20-04-2014، 18:37
RE: معجزه - αѕтer - 20-04-2014، 18:39
RE: معجزه - BlAcK dAy - 20-04-2014، 21:42
RE: معجزه - marjan74 - 20-04-2014، 22:01
RE: معجزه - saeid - 20-04-2014، 22:03


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان