28-05-2014، 12:30
عاقا بذا بگم امروز بطریم دستم بود همه ی ابشو خالی کردم روی شیشه ی جلوی ماشین یه بنده خدا از همه جا بی خبر بعد از بانک که اومد بیرون معلوم شد عموی خودم بود :| منم تا دیدمش رفتم سلام کنم دیدم داره میره سمت همون ماشین :| دیگه منو دید هیچی گفتم عمو این ماشین مال کیه ؟ گفت مال یکی از دوستامه .. دید رو ماشین ابه گفت هر کی ریخته امیدوارم خیر نبینه :| منم گفتم خدافظی عمو می بینمت :| بعد رفتم پیش دوستام که داشتن حرف میزدن ...
سلام ..
سلام ..