خلاصه قسمت های آخر سریال شمیم عشق

[~ERFAN~]

سودا بعد از آزادی از زندان میری خونه یوسف و بچه ی خودش رو جای بچه یوسف و حوا جا میزنه و به هوای اینکه بچه سختی نکشه خودش به همرا بچه به عنوان پرستار بچه وارد خونه ایلماز خان میشه.
بعد بازیگر کنان تو سریال از بوسه تا عشق به عنوان برادر زاده حمیت به نام علی عمر وارد سریال میشه که عاشق سودا میشه.حمیت با ازدواج اینا هم مخالفت میکنه اما اینا بالاخره بعداز یه مدت طولانی به هم میرسن.
منور و ایگیت هم بالاخره با هم ازدواج میکنن.
ایلماز برادر یوسف خان تصادف بدی میکنه و میمیره. ایلماز خان بزرگ که خیلی ناراحت میشه و تحمل مرگ این یکی پسرش رو دیگه نداشته مریض و راهی بیمارستان میشه و بعد اینکه سلطان میفهمه که بچه ،بچه خود سوداست و به ایلماز خان میگه ایلماز خان هم سکته رو میزنه و میمیره.

علی عمر خیلی به خاطر دروغ های سودا ناراحت میشه ولی نهایتا میبخشدش و برای همیشه با هم به یه کشور دیگه میرن.

باده خودشو به پلیس معرفی میکنه و میگه که مرگ یوسف کار اون بوده

حمیت که تازه فهمیده بوده بچه ،بچه ی یوسف نبوده مریض میشه و بستری میشه.سلطان که مدتها تو فکر انتقام از حمیت بوده وازش به شدت کینه داشته بهش قرص اشتباه میده و حمیت رو میکشه.

منور و ایگیت هم که میفهمن سلطان چه کارایی کرده خونه رو برای همیشه ترک میکنن

وقتی همه هانچی اوغلوها میمیرن همه ی اموالشون به محمت میرسه البته به جز عمارتی که توش زندگی میکردن.

چون سلطان که دیگه خیلی تنها هم مونده بوده خودش و عمارت رو به آتیش میکشه.

و تمااااااام