گفتگوی آزاد نسخه ی 140

[Magical Girl]

نع ولی میتوان بهش نزدیک شد:|

خوب بگو کجایی باو ریدی تو اعصابما -_- !

ی روز قرار بزار |: شاید بتوانم بی آیم |:

رزی ! غیرت خوشگله رو رو کن بی آد :|

عرفان میای یا نَ ؟ :|

من با رفیقام میام:| تو هم اگه میخوای بیای باید با رفیقات بیای:| حوصله گشت مشت ندارم. همین مونده آبروم پیش خونواده بره:|

بـآشه :| ب دوســآم میگـم بیـآن ! :|

جواب رزی رو خودت بدع :|

نع ولی میتوان بهش نزدیک شد:|

خوب بگو کجایی باو ریدی تو اعصابما -_- !

ی روز قرار بزار |: شاید بتوانم بی آیم |:

رزی ! غیرت خوشگله رو رو کن بی آد :|

عرفان میای یا نَ ؟ :|

عرفان بدون من جایی نمیره خواست بره با دوستاش ( پسر ) میره .. :|

اگه هم خواس تنها بره طلاقش میدم .__.

چشب. مرضی این علامته حاکم بزرگه دور شو

اگه یه نگاه به دوستای بیشعور مرضی بندازی .. 

چرت و پرت :|

سعادت آباد .. جردن .. تجریش .. گیشـــآ ..

بالاشهـر ^.^

گیشا لامصب من هرروز تو پارک گفتگوش پلاس بودم :|

با دوستام میرفتیم ب پسرا تیکع مینداختیم :|

مثلا چی میگفتید ؟؟ پسره ی چیزدار ؟؟! :|||||

قبل از اینکه متاهل باشم میرفتیم بوستان سعدی تو خیابون وصال شیرازی تیکه می نداختیم ..

می گفتیم هوووی یارو مارک شورتت قدیمیه :|

بعد نمیترسیدی بت حمله ور شن ؟ پسرا یکم وحشین اخه !
قبایل سرخ پوستی :|

نه آیس ._.

من افسرده شدم ._.

خوبه ک خوبی ._.

بچت خوبه ؟ شوهرت خوبه ؟ کتکت نمیزنه ک؟خرجی بت میده ؟ .__.

هییممم چی شُدی ؟ ._.

هیمم نه نه نه شوهرم منو میزنه اصن غیرت نداره سر من

ب شهرزاد هم اهمیت نمیده S: !

من میخوام ا صادق طلاق بگیرم ، بیا باهم طاق بگیریم .___.

بعد برید با هم ازدواج کنید:|

من ک راضیم ^____^

~~~

رزی خوشبحالت ، من همونم نمیتونم بگم ..