[× I NᴇEᴅ Yᴏᴜ ×]

[Dead Silence]

برای هر قطار پُر شتاب
ایستگاه
برای هر نسیم دوره گرد
تکیه گاه
برای من، تو لازمی!

شایــــــــــد نفسمــــ…
دلیڵ زنـــــــده بودنم بــــاشه
امـــــــا…
بے شک تـــــو تنـــــها دلیــــل همیــــــن
نفســـــے


کـسـی چـه مـی دانــد ؟

شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود …

هــوا خـــوب شـــود …

عــشــق خــوب شــود …

و تـــــو …

خــــوب مــن شـــوی !




بیا تمامش کنیم….

همه چیز را….

که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور به ماندن….

نگران نباش….

قول میدهم کسی جای تو را نمیگیرد…

اما فراموشم کن…..

بخند… تو که مقصر نبودی…

من این بازی را شروع کردم… خودم هم تمامش میکنم…

میدانی؟؟؟؟؟؟؟؟

گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عاشقانه است….

بیا به هم نرسیم…!!!!!


خدا
” تو ” را که می آفرید
حواسش پرت آرزوهای “من” بود
شدی همان آرزوی من . . .


دوسـتم !

پـیراهنـم را بـزن بـالا ...

کـمرم را دیـدی ؟

نـترس چـیزی نـیست !...

ایـنها فـقط جـای خـنجرنـد ، مـن نـفهمیـدم در رفـاقـت چـه شد !

" تــو مـواظـب بــاش "


باید عاشق باشی تا بفهمی!

نگاه سرد یعنی چی!

دست سرد یعنی چی!

حرف سردیعنی چی!

درمقابل دوستت دارم گفتنت

سکوت سرد یعنی چی!

باید عاشق باشی تا بفهمی گرمای نگاه وحرف ودستت

وقتی به سرمای نگاه او برخورد میکند چگونه قلبت را اتش میزند






میدانی رفیق . . .

تنهایی هزار بار ترجیح دارد به هم آغوشی با تن هایی که روحشان با دیگریست . . .

دلم اغوشی میخاهد که عاشق باشد . . .محکم باشد . . .اغوشی میخاهم که گرم باشد

مطمئن باش و برو ضربه ات كاري بود

دل من سخت شكست

و چه زشت به من و سادگي ام خنديدي

به من و عشقي پاك كه پر از ياد تو بود

و خيالم مي گفت تا ابد مال تو بود

تو برو،

برو تا راحتتر تكه هاي دل خود را

آرام سر هم بند زنم

برو لعنتی