
پسری که با عشقش مثل یه "پرنسس" رفتار میکنه
مشخصه که تو دستای یه "ملکه" بزرگ شده ...

می دانی !!!!!!!!!!!
، یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی
“تـعطیــل است” و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت،
باید به خودت استراحت بدهی، درازبکشی
دست هایت را زیرسرت بگذاری به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی،
دردلـت بخنــدی به تمام
افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند،
آن وقت باخودت بگویـی :
****بگذار منتـظـر بمانند ****
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

هر وقت از دست کسی یا چیزی ناراحت شدی
فقط یه لحظه ,
یه لحظه به نبودنش یا نداشتنش فکر کن…..!
.
فقط یه لحظه ,
یه لحظه به نبودنش یا نداشتنش فکر کن…..!
.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


بــراے درפֿــت هـاے ڪـنـار جــاده
فــرقــے نــدارد ،
ڪـســے ڪـہ در سـفــر اســت ؛
مـے رود ، یــا مـے آیـــد (!)
بــراے مــטּ امــا فـــرق زیــادے دارنـــد ،
درפֿــتــاטּ مـســیــرے ڪـہ
از تــو دورҐ مـے ڪـنــد
و درפֿــتــاטּ مـسـیــرے ڪـہ بـہ تــو نـزدیــڪـــم . . .

بند کفش هایش را نبسته بود!
با همان حال، تمام دشت را دویدم تا به تو برسم؛
که مبادا پیش از من “ناز نگاهت” خریدار پیدا کند
آخر شنیدم که کسی میگفت:
شقایقها هم عاشق میشوند…!!!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
من را به “مـن” نبودن محکوم نکن !
من
همـانم که درگیـر عشقش بودی
یـادت نمی آید؟
من همانـم
حتی اگر این روزها بویِ بی تفاوتی بدهم …
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
صدای نفسهایت مرا می برد به عالم شعر .
می برد تا ” رحم کن ای نفس “ جبران
می برد تا ” بوسه ” ی فروغ
می برد تا ” ای نوش کرده نیش را ، بی خویش کن با خویش را ”مولانا
می بینی …
یک نفست مرا تا کجاها می برد …!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عــشق اون نیست که وقـــتی دیدیـــش دلـــت بلــرزه
عشـــق اونــه که وقـــتی نمـــیــبینـیــــش دلـــت میـــخواد کــــَـــنده شه ...

دلتـــــنگـــ بچـگیــــــاممــــ ...
دلــــم...ﺑـﭽـﮕﯿﻤــــــــﻮ ﻣــﯿـﺨــــــﻮﺍﺩ !
ﭘـﺎﻫـایـــــــ ﺷـﻨــیــــــ ، ﺩﺳـﺘـﺎیــــــــ ﮐـﺎﮐـﺎﺋـﻮﯾـﯽ !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﻭﻗـﺘـﯽ ﺑـلـاﻝ ﻣـﯿـﺨـﻮﺭﻡ ﮐـُـﻞ ﺻـﻮﺭﺗـﻢ ﺯﻏـﺎﻟـﯽ ﺷـﻪ!
100 ﺑـﺎﺭ ﯾـﻪ ﺳــﺮﺳـﺮﻩ ﯼ 1 ﻣـﺘـﺮﯼ ﺭﻭ ﺑـﺮﻡ ﺑـﺎﺯﻡ ﺧـﺴﺘـﻪ ﻧـﺸـﻢ !
ﭼـﺎﯾـﯽ ﺭﻭ ﺑـﺎ 10 ﺗـﺎ ﻗـﻨـﺪ ﺑـﺨـﻮﺭﻡ !
ﺑـﺴـﺘـﻨﯽ ﻭ ﭘـﻔـﮏ ﻭ ﻟـﻮﺍﺷـک ﻮ ﺑـﺎ ﻫـﻢ ﺑـﺨـﻮﺭﻡ !
ﺳـر ﭼــﯿـﺰﺍﯼ ﻣـﺴـﺨـﺮﻩ ﺍﻧـﻘـﺪ ﺑـﺨـﻨـﺪﻡ ﺑــﯿـفـﺘـﻢ ﮐـﻒ ﺍﺗـﺎﻕ !
ﻋـﯿـﺪﯾـﺎﻣـﻮ ﺑـﺮﯾـﺰﻡ ﺗـﻮ ﺍﻭﻥ ﻗـُـﻠــَـﮏ !
کـفــش هـای پـاشـنـه بُــُــُــُـلـنـد مـامـانـمـو بـپـوشـم و راه بـرم !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﺑـﺎﺯﻡ ﺭﻭ ﺩﯾـﻮﺍﺭا ﻧــﻘــﺎﺷــﯽ ﮐـﻨـﻢ !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗـﺘـﯽ ﮔـﺮﯾـﻪ ﻣـﯿـﮑـﻨﻢ ﻣـﺎﺩﺭﻡ ﺍﺷـﮑـﻤـﻮ ﭘـﺎﮎ ﮐـﻨـﻪ ﻧـﻪ ﭘــﯿﺮﻫـﻦ ﺗـﻨـﻢ !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﺷـﺒـﺎ ﺗـﻮ ﺧـﻮﺍﺏ ﻏـلـﺖ ﺑـﺰﻧـﻢ ﺟـﺎﯼ ﺍﯾـﻨـﮑـﻪ ﺣـﺮﻑ ﺑـﺰﻧـﻢ !
1000 ﺗـﻮﻣﻦ ﺗـﻮ ﺟـﯿـﺒـﻢ بـآﺷـﻪ ﺍﻣـﺎ ﺩﻟـﻢ ﺧــﻮﺵ ﺑـﺎﺷـﻪ !
ﻭﻟـﻢ ﮐـﻨـﯽ ﺗـﺎ ﺻـُـﺐ ﺗـﻮ ﺷـﻬـﺮﺑـﺎﺯﯼ ﺑـﻤـﻮﻧـﻢ !
ﺑـﺰﺭﮔـﺘـﺮﯾـﻦ ﺍﺷـﺘـﺒـﺎﻫـﻢ ﺍﯾـﻦ ﺑـﻮﺩ ﮐـﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐـﺮﺩﻡ ﺑـﺰﺭﮒ ﺷـﻢ
ﺩﻧـﯿـﺎﯼ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔـﺎ خـﯿـــﻠـﯽ ﺳـﺮﺩ و خشنه!
خیــــــلی!!!




بــراے درפֿــت هـاے ڪـنـار جــاده
فــرقــے نــدارد ،
ڪـســے ڪـہ در سـفــر اســت ؛
مـے رود ، یــا مـے آیـــد (!)
بــراے مــטּ امــا فـــرق زیــادے دارنـــد ،
درפֿــتــاטּ مـســیــرے ڪـہ
از تــو دورҐ مـے ڪـنــد
و درפֿــتــاטּ مـسـیــرے ڪـہ بـہ تــو نـزدیــڪـــم . . .
بند کفش هایش را نبسته بود!
با همان حال، تمام دشت را دویدم تا به تو برسم؛
که مبادا پیش از من “ناز نگاهت” خریدار پیدا کند
آخر شنیدم که کسی میگفت:
شقایقها هم عاشق میشوند…!!!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

من را به “مـن” نبودن محکوم نکن !
من
همـانم که درگیـر عشقش بودی
یـادت نمی آید؟
من همانـم
حتی اگر این روزها بویِ بی تفاوتی بدهم …
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

صدای نفسهایت مرا می برد به عالم شعر .
می برد تا ” رحم کن ای نفس “ جبران
می برد تا ” بوسه ” ی فروغ
می برد تا ” ای نوش کرده نیش را ، بی خویش کن با خویش را ”مولانا
می بینی …
یک نفست مرا تا کجاها می برد …!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

عــشق اون نیست که وقـــتی دیدیـــش دلـــت بلــرزه
عشـــق اونــه که وقـــتی نمـــیــبینـیــــش دلـــت میـــخواد کــــَـــنده شه ...

دلتـــــنگـــ بچـگیــــــاممــــ ...
دلــــم...ﺑـﭽـﮕﯿﻤــــــــﻮ ﻣــﯿـﺨــــــﻮﺍﺩ !
ﭘـﺎﻫـایـــــــ ﺷـﻨــیــــــ ، ﺩﺳـﺘـﺎیــــــــ ﮐـﺎﮐـﺎﺋـﻮﯾـﯽ !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﻭﻗـﺘـﯽ ﺑـلـاﻝ ﻣـﯿـﺨـﻮﺭﻡ ﮐـُـﻞ ﺻـﻮﺭﺗـﻢ ﺯﻏـﺎﻟـﯽ ﺷـﻪ!
100 ﺑـﺎﺭ ﯾـﻪ ﺳــﺮﺳـﺮﻩ ﯼ 1 ﻣـﺘـﺮﯼ ﺭﻭ ﺑـﺮﻡ ﺑـﺎﺯﻡ ﺧـﺴﺘـﻪ ﻧـﺸـﻢ !
ﭼـﺎﯾـﯽ ﺭﻭ ﺑـﺎ 10 ﺗـﺎ ﻗـﻨـﺪ ﺑـﺨـﻮﺭﻡ !
ﺑـﺴـﺘـﻨﯽ ﻭ ﭘـﻔـﮏ ﻭ ﻟـﻮﺍﺷـک ﻮ ﺑـﺎ ﻫـﻢ ﺑـﺨـﻮﺭﻡ !
ﺳـر ﭼــﯿـﺰﺍﯼ ﻣـﺴـﺨـﺮﻩ ﺍﻧـﻘـﺪ ﺑـﺨـﻨـﺪﻡ ﺑــﯿـفـﺘـﻢ ﮐـﻒ ﺍﺗـﺎﻕ !
ﻋـﯿـﺪﯾـﺎﻣـﻮ ﺑـﺮﯾـﺰﻡ ﺗـﻮ ﺍﻭﻥ ﻗـُـﻠــَـﮏ !
کـفــش هـای پـاشـنـه بُــُــُــُـلـنـد مـامـانـمـو بـپـوشـم و راه بـرم !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﺑـﺎﺯﻡ ﺭﻭ ﺩﯾـﻮﺍﺭا ﻧــﻘــﺎﺷــﯽ ﮐـﻨـﻢ !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗـﺘـﯽ ﮔـﺮﯾـﻪ ﻣـﯿـﮑـﻨﻢ ﻣـﺎﺩﺭﻡ ﺍﺷـﮑـﻤـﻮ ﭘـﺎﮎ ﮐـﻨـﻪ ﻧـﻪ ﭘــﯿﺮﻫـﻦ ﺗـﻨـﻢ !
ﺩِﻟــَـﻢ ﻣــﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﺷـﺒـﺎ ﺗـﻮ ﺧـﻮﺍﺏ ﻏـلـﺖ ﺑـﺰﻧـﻢ ﺟـﺎﯼ ﺍﯾـﻨـﮑـﻪ ﺣـﺮﻑ ﺑـﺰﻧـﻢ !
1000 ﺗـﻮﻣﻦ ﺗـﻮ ﺟـﯿـﺒـﻢ بـآﺷـﻪ ﺍﻣـﺎ ﺩﻟـﻢ ﺧــﻮﺵ ﺑـﺎﺷـﻪ !
ﻭﻟـﻢ ﮐـﻨـﯽ ﺗـﺎ ﺻـُـﺐ ﺗـﻮ ﺷـﻬـﺮﺑـﺎﺯﯼ ﺑـﻤـﻮﻧـﻢ !
ﺑـﺰﺭﮔـﺘـﺮﯾـﻦ ﺍﺷـﺘـﺒـﺎﻫـﻢ ﺍﯾـﻦ ﺑـﻮﺩ ﮐـﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐـﺮﺩﻡ ﺑـﺰﺭﮒ ﺷـﻢ
ﺩﻧـﯿـﺎﯼ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔـﺎ خـﯿـــﻠـﯽ ﺳـﺮﺩ و خشنه!
خیــــــلی!!!

دم از بازی حکم میزنی؟
دم از حکم دل میزنی؟
پس به زبان قمار برایت میگویم:
قمار زندگی را به کسی باختم که{تک}{دل}را با خشت برید...
جریمه اش یک عمر حسرت شد...
باخت زیبایی بود.
یاد گرفتم: از روی دل حکم نکنم...
دل را باید {بر}زد جایش سنگ ریخت
که با خشت تک بری نکنند...
