13-07-2014، 13:03
(آخرین ویرایش در این ارسال: 13-07-2014، 13:03، توسط First Star.)
(13-07-2014، 12:56)✘ lᴚıƃ ʎZɐᴚɔ ✘ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
وُییی ^_^*
بیا همین جوری فقط خاطره تعریف کنیم ^_^*
از این دستبند هایه بافنی دیدی ؟! :|
یه روز همین پسره ( امیرعلی که بهش میگیم کِلوزه :| )
خلاصه یه بار کلوزه اومد گف واکنش نشونم بده ؟! :|
گفتم
- چ واکنشی ؟! :|
+ یه بار یه واکنش نشونم بده :|
- نمی دونم ._.
+ وا ، کنش ، نشونم بده :|
- اها بیا :|
وا کردم ازم گرف بُرد :|
بعد یه ساعت گفتم بده دستبندمو :|
گف لووس :| جیباشو گشت نبود :|
همه جا رو گشت نبودم :|
گفتم مطمئنی تو جیبت گذاشتی ؟
گف آهــآ راس میگی ! تو یرو من دو دیقه دیگه بهت میدمش :|
بعد فهمیدم ... >_<
اومد گف بیا دستبند گفتم گمشو کصافت لجن >_< :|
یه آدمیه :|
تو پارک بودم قبل امتحانا .________.
این پوریا و پارسا هم بودن .____.
پوریا اومد استقبالم دستاشو باز کرد بیا بغلم :|
منم دیدم داره میاد طوری وانمود کردم چیزی رو جا گذاشتم بعد برگشتم :|
وقتی دوباره اومدم تو پارک گف فرار کردی -_-
گفتم نه :|
بعدش یه ذره باهاش حرف زدم رفتم ._.
یه ساعت پیششون باشی **** میکنن :|
(13-07-2014، 12:59)✯مهرزاد✯ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نه ((:
اون خده ها حرمت داره :V
هنوز تو گوشمه -__-