گفتگوی آزاد نسخه 171

[Ƒαкє ѕмιƖє]

بووووق.. :|

الو ایسان حالت خوبه ؟ ._.
من یکم دیر میرسم :| نگران نباش همچی درست میشه :|

جیغغ ممد بچم ...

چیز نخورزودتر بیا بچم رو از تو میخوام :|

---

من اونجـآ تا حالا غذا نخوردم..چون همیشه شبـآ یا واسه محرم رفتیم یا مثه الان واس شب قدر..-_-

چه قدر هم که ما برای عزاداری میریـم..+_+ محرم شلوغ شده بود قاطی شده بود..من دوستم کلن سرمون مثه پنکه میچرخید کیس خوب پیدا کنیم نخ بدیم...^_^

من و غزل دوستم امشب با همیم :|

میگه همه دارن دعا میخونن من و تو چیک چیک همش از هم عکس میگیریم :|