ஜ۩۩ஜ گفتگـــــــــــوی آزاد(2)176 ஜ۩۩ஜ

[صالح02]

هع
خودم میدونم منظور منم
بهتره سرت به کار خودت باشه
خدافظ
شرت کم

چه عجبی فهمیدی.
نمیخواد پنهان بشی.
اون نامرد همه چیو برام تعریف کرد.

دوس دارم پنهان باشم
ربط داره؟
اولا اسم غزلو به زبونت نیار 
دوما نامرد نیس دوستمه
سوما بت گفته من یکی دیگرو دوس دارم؟
اگه گفته من حرفی ندارم

منظورم اون نیست.
با توجه به پروفایلت من عصا بودم برات.
من هر بار که زمین خوردی دلداریت دادمو تقویتت کردم تا به اینجا برسی.
من نمیخوام منت بذارم.نه فقط میخوام بگم جواب من این نبود.
اگه هم فکر میکنی که حسودی میکنم باید بگم سخت تو اشتباهی.اگه میخواستم حسودی کنم تا حالا به خیلی جاها رسیده بودم.

هع
دلداری؟
نه بابا
اونو تو یجا پیدا کردم گزاشتم
تو همیشه واسم نقش چغندر رو داشتی و داری و خواهی داشت
زیاد حرف نزن حوصله زر زدنتو ندارم
بفرما برو
سریع خوشحالم کن با یه خدافظی-_-!

باشه من چغندرم.
این چغندر بودن دلیل داره.به خاطر اینکه من اراکیو تو تهرانی بودی.
خیلی به حقم بد کردی.
باشه قبول میکنم.اون سنگدلیتو توی آخرین پیام قبول میکنم.