27-07-2014، 15:11
نقل قول: ._.
داستانو به گ** کشیدین ._.
قسمت سوم :
مامان بابامون زنگ زدن گفتن بیاین ایران ما هم رفتیم :|
نه پاری نه چیزی ._.
اهورا و فرزام و مهرزاد و رضا هم که از قبل برنمه ریزی کرده بودن .. |:
برنامشون ب هم میخوره :|
برنامه ما بهم نمیخوره ._.
شما ها نشدین یه عده دیگه (._. )