13-08-2012، 23:12
(آخرین ویرایش در این ارسال: 13-08-2012، 23:13، توسط در جستجوی حقیقت.)
نقل قول: وی هیچ وقت نگفت که یک استالینیست است وخط مشی اش با استالینیسم فرق دارد.توصیه می کنم نوشته های دکتر بهزاد شاهنده را مطالعه بفرمایید توضیحات بیشتری در آنجا هست
دربخش افراد استالینیست ویکیپدیا هم ببینید می بینید مائو نیست
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://en.wikipedia.org/wiki/Stalinism
سالهای اولیه پیروزی انقلاب 1949 روابط چین با شوروی به شدت قدرتمند بود
با سرعت هر چه تمام تر کارشناسان نظامی و سیاسی شوروی به سوی چین گسیل شدند و ادارات و ارتش چین به تقلید از شوروی ساماندهی شدند و کلا چین چهره دیگری از شوروی یافت
اما چیزی که استالین از آن می ترسید این بود که چین رهبری بلوک شرق را از شوروی بگیرد چیزی که سرانجام البته بصورت نصفه و نیمه بدان دست یافت
از این رو استالین شدیدا نگران این قضیه بود و پس از جنگ کره چینی ها چنین تصور کردند که آلت دست شوروی شده اند و تقریبا شوروی بصورت یک ارباب برای آنان در آمده است
مائو به تقلید از استالین درهای چین را به روی جهانیان بست و در گام دوم برای به دست گیری رهبری بلوک شرق ، شوروی را به تجدید نظر طلبی متهم کرد و ادعا کرد که پیروان راستین کمونیسم و استالین همانا چین است
از این رو سخنان استالین و مائو بر روی دیوار های کارخانجات چینی نقش بست و همه جا عکس مائو و گاها عکس استالین چسبانده شد
حتی در میدان معروف تیان آن من که نماد چین محسوب می شود عکسهای لنین/استالین/مارکس/انگلس و خود مائو در بخشهای مختلف این میدان چسبانده شده بود
روابط چین و شوروی با این اتفاقات رو به سردی گرایید تا این که در جنبش گاردهای سرخ اختلافات به اوج خود رسید تا جایی که شوروی نیز چین را محاصره اقتصادی کرد!!
حقیقتا اگر عاقلانه به قضیه نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که پای بندی مائو به ایده ها و تئوری های کمونیسم بسیار بسیار بیشتر از استالین بوده است چرا که حقیقتا استالین آن چیزی که اجرا می کرد «کمونیسم» نبود ولی اعتقادات مائو جواب برعکس نتیجه داد
در کنگره حزب کمونیست در مسکو جناب مائو با قطار به مسکو سفر کرد و در سخنرانی ای که او انجام داد استالینیست ها برایش کف زدند
او همچنین در این کنگره گفت:آنچه که امروز در کنگره حزب کمونیست می بینیم سراسر انحراف است
حتی مائو قبل از ورود به کنگره به بازدید از قبر استالین پرداخت و روی قبر وی گل گذاشت
اعتقاد عمیق مائو به کمونیسم را حتی می توان در وصیت وی برای کفن اش دید:

در مورد چیانگ کای شک وی گرایش عمیقی به غرب داشت و آنچه که در کمکهای شوروی به وی می بینیم تنها تلاشهای مذبوحانه برای ایجاد گرایش به شرق بود
کارشناسان نظامی آلمانی و انگلیسی
کارشناسان سیاسی امریکایی
همه و همه نشان گرایش عمیق وی به غرب بود
حتی در هنگامی که انقلابیون چینی داشتند پیروز می شدند همسر چیانگ به واشنگتن سفر کرد و تنها از امریکا کمک خواست نه از شوروی
با این همه کم لطفی استالین و لنین به کمونیستهای چینی قبل از پیروزی انقلاب شان حقیقتا خیانتی بزرگ به شمار می رود و این که مائو پس از پیروزی به شوروی نظر خوبی داشت در نوع خود از خود گذشتگی بزرگی به شمار می رفت چرا که طول دوران انقلاب سراسر خیانت ها به جنبش سرخ چین از سوی شوروی بود
به طور کلی این طور می توان نتیجه گرفت:
مائو شخصیتی بود که عمیقا به کمونیسم اعتقاد داشت
استالین از قدرت گرفتن چین در هراس بود
روابط چین و شوروی از 1949 تا حدود 1955 به شدت نزدیک و تنگاتنگ بود ولی بعدا اختلافات عمیق موجب شکاف و جدایی این دو شد
آنچه که در چین دیده شد اجرای کامل کمونیسم و شکست کامل آن و اثبات ناکارآمدی آن بود و آنچه که در شوروی دیده شد یک سیستم حکومتی بود که اسم کمونیسم را یدک می کشید ولی در واقع اینطور نبود یا حداقل کمونیسم کامل نبود
لازم به ذکر است اجرای کامل کمونیسم حقیقتا امکان پذیر نیست و اگر بقای کشورهای کمونیستی را می بینیم یا به زور سرنیزه بوده و یا اجرای کامل کمونیسم نبوده است