استالین از کمونیست هایی حمایت می کرد که وابسته به شوروی واستالینیست بودن همانند انور خوجه.
مائو آرمان هایش با استالین فرق داشت اما براش احترام قائل بود.
لنین هم تحریفی در حزب ایجاد نکرد.
تنها کسی که تهمت تحریف حزب بهش زده میشه استالین هست که اون فقط چندی از آرمان هارو تغییر داد واگر استالین اون فعالیت هارو نمی کرد شوروی داغون میشد.
در واقع اصلاحاتی ضروری بود که استالین انجام داد وبه حزب لطمه ای نزد بلکه قدرتمندش کرد.
نظریه مارکس اشکال داشت که استالین اشکال های اونرو برطرف کرد.
مثلا مارکس با هر نوع درجه وایجاد طبقه ای مخالف بود.لنین ومائو هردو درجه هارو ممنوع کردند.
خودتان می دونید که وقتی درجه نباشه ارتش فرو می پاشه اصلا هرج ومرج میشه ومعلوم نیست کی رئیس توپخانه است یا نیروی دریایی و...
دیگر اشکال نظریه مارکس ,لنین ومائو این بود که به صنعتی شدن وپیشرفت یک کشور نمی اندیشیدن.ومی گفتن باید انقلاب رو در کل جهان گسترش داد ووقتی کل جهان رو با انقلاب گرفت کار پیشرفت رو آغاز کرد.
استالین نیز در جواب این نظریه که تروتسکی وبخارین پرچم دارش بودن گفت که :اول وضع خودمون رو خوب کنیم وبعدش باقی مسائل.
کشور شوروی 100 سال عقب بود.
لنین نیز شوروی رو عقب انداخت وسرمایه هارا نابود کرد که کلی صدمه به حزب خورد.
وشوروی وکشور های کمونیستی نیازمند پیشرفت صنعتی بودن نه رویاها وچرندیات مائو,لنین یا تروتسکی.
فرد باید مرد عمل باشه وبر اندیشه اش استوار باشه.
حکومت لنین ومائو چیزی جز عقب موندگی وبدبختی نبود.
دراون زمان حتی کشور ها نمی تونستن لوازم صنعتی مورد نیاز خودشون رو تامین کنن.
وکشوری عقب مونده ایجاد می شد.


مائو فقط شعار می داد.
مائو آرمان هایش با استالین فرق داشت اما براش احترام قائل بود.
لنین هم تحریفی در حزب ایجاد نکرد.
تنها کسی که تهمت تحریف حزب بهش زده میشه استالین هست که اون فقط چندی از آرمان هارو تغییر داد واگر استالین اون فعالیت هارو نمی کرد شوروی داغون میشد.
در واقع اصلاحاتی ضروری بود که استالین انجام داد وبه حزب لطمه ای نزد بلکه قدرتمندش کرد.
نظریه مارکس اشکال داشت که استالین اشکال های اونرو برطرف کرد.
مثلا مارکس با هر نوع درجه وایجاد طبقه ای مخالف بود.لنین ومائو هردو درجه هارو ممنوع کردند.
خودتان می دونید که وقتی درجه نباشه ارتش فرو می پاشه اصلا هرج ومرج میشه ومعلوم نیست کی رئیس توپخانه است یا نیروی دریایی و...
دیگر اشکال نظریه مارکس ,لنین ومائو این بود که به صنعتی شدن وپیشرفت یک کشور نمی اندیشیدن.ومی گفتن باید انقلاب رو در کل جهان گسترش داد ووقتی کل جهان رو با انقلاب گرفت کار پیشرفت رو آغاز کرد.
استالین نیز در جواب این نظریه که تروتسکی وبخارین پرچم دارش بودن گفت که :اول وضع خودمون رو خوب کنیم وبعدش باقی مسائل.
کشور شوروی 100 سال عقب بود.
لنین نیز شوروی رو عقب انداخت وسرمایه هارا نابود کرد که کلی صدمه به حزب خورد.
وشوروی وکشور های کمونیستی نیازمند پیشرفت صنعتی بودن نه رویاها وچرندیات مائو,لنین یا تروتسکی.
فرد باید مرد عمل باشه وبر اندیشه اش استوار باشه.
حکومت لنین ومائو چیزی جز عقب موندگی وبدبختی نبود.
دراون زمان حتی کشور ها نمی تونستن لوازم صنعتی مورد نیاز خودشون رو تامین کنن.
وکشوری عقب مونده ایجاد می شد.
نقل قول: مائو شخصیتی بود که عمیقا به کمونیسم اعتقاد داشتکاملا معلومه


مائو فقط شعار می داد.
نقل قول: استالین از قدرت گرفتن چین در هراس بوداستالین می خواست حکومت کمونیستی فقط مطیع او ودست نشانده شوروی باشند که فقط زمانش انور خوجه اینطور بود وکمی پس از مرگش کیم ایل سونگ.