14-08-2012، 12:35
نقل قول: شخص لین مورد عنایت و مورد توجه مائو بود و همانطور که قبلا ذکر شده بود وی برای جانشینی مائو برگزیده شده بود ولی بعدا جریان توطئه و کودتا پیش آمد که قبلا به طور مفصل اشاره شدقبل از کودتا وبد گمانی لین , مائو اختیارات لین رو کم کرده بود
نقل قول: اگر این اشکال ازکمونیست بود چجوری شد شوروی به اون همه درجات علمی - سیاسی - نظامی و حتی فرهنگی رسید
به حدی که به پای امریکا رسید
به خاطر استالین واستالینیسم بود وگرنه اصل کمونیسم چیزی جز بدبختی,رکود وعقب ماندگی نیست.
مکتب استالین واستالینیسم کامل شده کمونیسم بود وضعف های آنرا برطرف کرده بود.
نقل قول: آنچه که استالین اجرا کرد شیوه ای حکومتی مبتنی بر کیش شخصیتی و خفقان سیاسی بر پایه حکومت انفرادی مطلق با ظواهر شورایی بودفقط در این چند کلمه نمی شود قضاوت کرد.استالین به صنعتی کردن ورشد کشور بسیار معتقد بود.
که در عقاید دیگر کمونیستی وجود ندارد.
نقل قول: در حالی که تمامی این ویژگی ها بر خلاف مانیفیست مارکس می باشددرسته.
مانفیست مارکس کلا مشکل داره.
این سیاست اقتصادی مارکس خنده داره.چیزی جز تئوری محض نیست.
وباید اصلاح می شد که استالین اصلاحش کرد.
نقل قول: در مورد ناسیونالیسم هم همانطور که گفتید لازم است و نبود ناسیونالیسم مشکل زاستبله,اما استالین در مقطعی از ناسیونالیسم بهره برد که حتی هیچ آثاری از ناسیونالیسم در شوروی نماند.
وماهرانه آنرا در حزب ودر پسوت انترنسیونالیسم گنجاند.
نقل قول: استفاده از عبارت استالینیسم نیز بازهم جامعیت نمی تواند داشته باشد چرا که تاکتیک های سیاسی استالین در مواقع مختلف باهم متفاوت بوده استتاکتیک های متفاوتی نداشته.کار او بر پایه صنعتی کردن وبرنامه های پنجساله بود.
فقط به خاطر مقطعی از زمان در جنگ جهانی دوم قدری تایکتیک ها تغییر کرد وگرنه مسیر اصلی یکی بود.
استالینیسم یکی از شاخه های کمونیسم است.
وبرخلاف عده زیادی که معتقدند انحراف از کمونیسم است من معتقدم راه صحیحش است.
آثار استالینیستی گواه این موضوع هستند
وهرچه بود یک کشور رو ابرقدرت کرد وبه پیشرفت رساند.
نقل قول: بقیه اعم از هر گرایشی به جز منشویسم همه و همه انحراف از این مکتب هستندیعنی می گویید منشویسم نتیجه بخش است؟
پس باید تروتسکیسم هم مورد تایید باشد.
منشویسم یعنی اقلیت.اگر عقیده خوب وبدرد بخوری بود اقلیت وافراد کمی رو جذب نمی کرد.
واما درمورد مائو.
این شخص فرد متزلزلی بود.
یک زمانی دشمن امریکا ویک زمان دوستش.
یک زمان خفقان سیاسی ویک زمان جنبش صد گل!!!!!!!!!!!!!
یک زمان استعفا از قدرت وبعدش طمع برای قدرت وگرفتن از لیوشائوچی.
ونادیده گرفتن افراد نخبه مثل دنگ شیائو پینگ ولین پیائو بری دادن اختیارات بیش تر.
وجدا از سیاست مسخره جهش بزگ که جهش بزرگ به سمت عقب ماندگی بود.
چین شانس اورد که از اون شرایط با اصلاحات دنگ بیرون آمد وگرنه وضعیت مردم جمهوری زئیر کنگوی امروزه را داشت.