04-08-2014، 19:21
(آخرین ویرایش در این ارسال: 04-08-2014، 19:39، توسط ارشيا(دختر).)
من يه بار رفتم شريني سرا ميخواستم داد بزنم اقا ببخشيد گفتم مامان ببخشيد مرده يعني زمينو گاز نزد از خنده
يه بار به كاترين اشتن گفتم كاترين هشتم
يه بار از كلاس زبان داشتم برميگشتم از بس ذهنم در گير زبان بود سوار تاكسي شدم مرده گفت فلان جا ميريد گفتم yes yesيه لحظه سكوتي برقرار شد بين تمومي مسافران
يه بار سر زنگ علوم رفتم برا معلم توضيح بدم با اعتماد به سقف بلند شدم با صداي بلند گفتم سلول هاي جنده(سلوي هاي زنده)جمعش كردم ولي كلاس منفجر شد
يه بار به كاترين اشتن گفتم كاترين هشتم
يه بار از كلاس زبان داشتم برميگشتم از بس ذهنم در گير زبان بود سوار تاكسي شدم مرده گفت فلان جا ميريد گفتم yes yesيه لحظه سكوتي برقرار شد بين تمومي مسافران
يه بار سر زنگ علوم رفتم برا معلم توضيح بدم با اعتماد به سقف بلند شدم با صداي بلند گفتم سلول هاي جنده(سلوي هاي زنده)جمعش كردم ولي كلاس منفجر شد