ي بار زنگ زدم به دوستم(پرنيا) {دوست فابمه}
گفتم بدو بيا پارك {...}
گفت توله سگ تو الان بايد به من بگي-.-
گفتم ددهنتو ببند بدو بيا^.^
گفت شمارتو دادم به حميد !.!
ميخواستم بگم تو گه خوردي گفتم تو گاه خوردي
هيچي ديگه تلفن از دسش در اومد{!!}
.......
بعدم كه اومد
{من}....{پرنيا}....{محيا}....{يسنا}
نشسته بوديم تا پسرا بيان^.^
محيا گفت ما رو كشتن كه نيومدن
يسنا خيلي دختر باحاليه از 5 سالگي باهاش دوس بودم(((((:
يسنا گفت تا خودشون رو از لولو به هلو تبديل كنن خيلي ميشه
ي دفعه ديدم يكي از دوستاي يسنا اومد باهاش سلام كردو ...
تا اون اومد پسرا هم اومدن پيشمون {؟؟}
ي بچه بود 3-4 ساله پشت سر دوست يسنا واستاده بود ..
ي دفعه گ*و*ز*ييد...
دوست يسنا{ستاره}
بدبخت ابروش رفت
مام هي خنديديم ديگه فرار كرد ^.^
گفتم بدو بيا پارك {...}
گفت توله سگ تو الان بايد به من بگي-.-
گفتم ددهنتو ببند بدو بيا^.^
گفت شمارتو دادم به حميد !.!
ميخواستم بگم تو گه خوردي گفتم تو گاه خوردي
هيچي ديگه تلفن از دسش در اومد{!!}
.......
بعدم كه اومد
{من}....{پرنيا}....{محيا}....{يسنا}
نشسته بوديم تا پسرا بيان^.^
محيا گفت ما رو كشتن كه نيومدن
يسنا خيلي دختر باحاليه از 5 سالگي باهاش دوس بودم(((((:
يسنا گفت تا خودشون رو از لولو به هلو تبديل كنن خيلي ميشه
ي دفعه ديدم يكي از دوستاي يسنا اومد باهاش سلام كردو ...
تا اون اومد پسرا هم اومدن پيشمون {؟؟}
ي بچه بود 3-4 ساله پشت سر دوست يسنا واستاده بود ..
ي دفعه گ*و*ز*ييد...
دوست يسنا{ستاره}
بدبخت ابروش رفت
مام هي خنديديم ديگه فرار كرد ^.^