23-08-2014، 9:31
شخصی تعریف میکرد :من برای نماز صبح بلند شدم نماز خواندم و در حالت خواب وبیداری بودم که خواهرم با چادری سیاه و موهای به هم ریخته جلوی من ایستاده بود . و آمد کنار من خوابید بدنش کاملا گرم بود ومن از شدت خستگی نمیتوانستم بگم برو سر جایت بخواب یهو دیدم خواهرم سر جایش خوابیده ولی آن جنی که شبیه خواهرم خودش را کرده بود هنوز کنار من بود . من سریع چشم هایش را بستم و سه بار بسم الله گفتم و چند سوره خواندم چشم هایم را باز کردم دیدم تا نیست .
از اینا بنویس