26-08-2014، 19:42
١٠ سال بعد...
مامان فردا جلسه اولیا مربیاست
معلممون گفته همه بچهها مامان باباشون بیان!
نه پسرم من نمی رم!
چرا؟
آخه ناظمتون دوست پسر دوران دبیرستانم بود.
مدیرتون هم بچه محلمون بود هی تیغش می زدم!
بابای اشکان دوستتم باهاش دوست بودم.
به بابات بگو بره!
مامان بابایی میگه اگه خانوم معلمتت بفهمه من باباتم مردودت می کنه.
طوری نکنید که طوری بشود که بعدا فکر کنن طوری شده است
مامان فردا جلسه اولیا مربیاست
معلممون گفته همه بچهها مامان باباشون بیان!
نه پسرم من نمی رم!
چرا؟
آخه ناظمتون دوست پسر دوران دبیرستانم بود.
مدیرتون هم بچه محلمون بود هی تیغش می زدم!
بابای اشکان دوستتم باهاش دوست بودم.
به بابات بگو بره!
مامان بابایی میگه اگه خانوم معلمتت بفهمه من باباتم مردودت می کنه.
طوری نکنید که طوری بشود که بعدا فکر کنن طوری شده است