نور
_رفت
صدا
_رفت
دوربین را اما
بگذار خاموش بماند
بگذار همه چیز را
آن گونه که می خواهم به خاطر بسپارم
نه این گونه که اتفاق می افتد ...
بازگشته اند
دردهای قدیمی
تصویرهای تاریک
از من در آینه
از من
در خواب ها
این بار می خواهم
تکه
تکه
تکه کنم خود را
تا دوباره دست کسی
شاید...
نه!
این پازل را
هزار بار هم که بچینی
همان می شود ...
_رفت
صدا
_رفت
دوربین را اما
بگذار خاموش بماند
بگذار همه چیز را
آن گونه که می خواهم به خاطر بسپارم
نه این گونه که اتفاق می افتد ...
بازگشته اند
دردهای قدیمی
تصویرهای تاریک
از من در آینه
از من
در خواب ها
این بار می خواهم
تکه
تکه
تکه کنم خود را
تا دوباره دست کسی
شاید...
نه!
این پازل را
هزار بار هم که بچینی
همان می شود ...