سوالی داری بپرس (صندلی داغ) با حضور shadi shekari

[னιSs~டεனσή]

يو هاهاهاها.....!
به به عيدم مبارک!
نخير بخيه حساب نيست!2 نمره ي منفي!
شروع مي کنيم
يک دو سه
يک دو سه...!
فووووووت
بعله حاضره!
ادامه:
عشقت توي انجمن هست?
اگه هست که هيچي
اما اگه نيست پس چرا اسمشو نمي گي?
اون که نمي فهمه!ميفهمه?
يعني مثل مامانا اونم کلاغ داره?
جل الخالق!
يه جمله از مامانت!(لطفا جمله اي رو بگو که مامانت هميشه تکرار مي کنه و حرصت رو در مياره)
يکي هم از بابات?
خاله داري?
دايي?
عمو چي?
عمه چطور?
مامان بزرگ و بابا بزرگت رو دوست داري?
راستي بچه ي کجا بودي?
چرا اينهمه به آلمان علاقه داري?
ديگه هيچ جا رو دوست نداري?
معنيه اينايي که مي گم رو از نظر خودت بگو:
يه شب
عشق
مدير شدن تو فلشخور
ازدواج
دوست دختر
عليرضا
مزاحم تلفني
عروسک
خاله بازي
فوتبال ايران
فوتبال غربي
فوتبال آمريکايي
ماشين
تصادف
مرگ
تولد
دوست خوب
دشمن
کار خونه!
اممممممممم
ديگه يادم نمياد!
فعلا خدافظي!

---

اين که مرده کيه?
حوصله ندارم بخونم!