بیا تو سرت نمیره {جک دارم فراون}

[سپهرابوفاضلی]

بچه ها نخونید از دستتون رفته




به غضنفر میگن :پارسال روز زن واس زنت چیکار کردی؟ میگه :بردمش کیش
میگن:امسال میخوای چیکار کنی؟میگه:میخوام ورش گردونم






از غضنفر میپرسن:آدم از چی درست شده میگه:از خاک میگن :آدم سیاه از چی درست شده میگه :از خاک وذغال






ماهی رو هر وقت از آب بگیری میمیره







از یه مورچه میپرسن:چرا ناراحتی؟
میگه:من 8سال پای دختر همسایمون بودم و بعد
8سال تازه فهمیدم تفاله ی چاییه






یه روز یه مگسه دور سر غضنفر میگرده که یهو
غضنفر میگه:جون مادرت برو اونور الان برامون جک میسازن






یه روز غضنفر رو برق میگیره  که مامانش بهش میگه:ولش نکن این همون بود که باباتو کشت:bighug:








از یه کچله میپرسن :از چه شامپویی استفاده میکنی؟میگه از شیشه پاک کن:4chs:







دو تا ماشین با هم تصادف میکنن که یهو پلیس میاد و میگه:چیشد که این اتفاق افتاد؟
یکیشون میگه:من که خواب بودم از این بپرسید چی شد؟:ag54:







یه روز یه لره تلویزیونشو میفروشه ماهواره میخره








یه روز یه آمریکاییه میره خونه ی غضنفر .آمریکاییه میاد تو خونه و میگه:hello
غضنفر-ای بابا بذار برسی بعد بگو هلو میخوام
شب که آمریکاییه میخواست بخوابه غضنفر بهش شلوار میده
آمریکاییه-thank you غضنفر-ای بابا بذار بپوشیش بعد بگو تنگه
صبحش که آمریکاییه میخواست بره گفت:godbai غضنفر- بی ادب گور بابای خودت










یه روز غضنفر میخواست خودکشی کنه طناب دار رو میبنده به کمرش میگن:چرا بستی به کمرت؟میگه:آخه اولش بستم به گردنم داشتم خفه میشدم











یه روز معلم از دانش آموزش میپرسه:بگو ببینم آفریقا کجاست؟
دانش آموز با گریه میگه:آقا چرا هر چی گم میشه سراغشو از من میگیری؟











2طفلان مسلم چند نفر بودند نام پسرشان چه بود؟












یه روز یه کلاغه رو درخت داشت پنیر میخورد که یهو روباهه از پایین درخت
گفت:به به چه کلاغ قشنگی میشه واس من یه شعر بخونی تا لذت ببرم؟
کلاغه پنیر رو گذاشت زیر بال خودش وگفت:برو بابا دلت خوشه
من این داستان رو تو کتاب کلاس دوم خوندم غار غار غار غار










یه روز حسن کچل میره سلمونی و همه با تعجب نگاش میکنن که
یهو اون میگه:چیه؟ خب اومدم اومدم آب بخورم دیگه هههههههههههههههههه+هاهاها+خخخخخخخخ








امید وارم از جک های زیبای من لذت برده باشید{سپاس یادتون نره}