*** قـاصـدک ... ***

[Cute+Girl]

                                   

...( قـاصـدک )...

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
قاصدک , غم دارم ,
 
غم آوارگی و در بدری ,
 
غمِ تنهایی و خونین جگری , 
 
قاصدک , وای به من , همه از خویش مرا میرانند , 

 
همه دیوانه و دیوانه تَرَم میخوانند , 
 
مادرِ من , غم هاست , 

 
مهد و گهواره ی من , ماتم هاست ,

 
قاصدک دریابم ! روحِ من عُسیان زده و طوفانیست , 
 
آسمانِ نِـگـَهَـم بارانیست , 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
قاصدک , غم دارم , 
 
غم , به اندازه ی سنگینیِ عالم دارم , 

 
قاصدک , غم دارم , 
 
غمِ من صحراهاست , 
 
افقِ تیره یِ او ناپیداست , 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
قاصدک ,دیگر از این پس مَنَم و تنهایی , 
 
و به تنهایی خود در هَوَسِ عیسایی , 
 
و به عیسایی خود , منتظرِ معجزه ای غوغایی , 
 
قاصدک زشتـم من , زشـت چون چهره ی سنگ خارا , 
 
زشت مانند زالِ دنیا ,  
 
قاصدک حال گریزش دارم , 
 
میگُریزم به جهانی که در آن پستی نیست ,  
 
پستی و مستی و بد مستی نیست , 
 
میگریزم به جهانی که مرا نا پیداست , 
 
شاید آن نیز فقط یک رویاست...!!!!!!!!

                  
 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
 
( یـکـی را دوسـت مـیـدارم ) 
 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

یکی را دوست میدارم 
 
ولی افسوس او هرگز نمیداند .
 
نگاهش میکنم تا شاید بخواند از نگاهِ من که 
 
اورا دوست میدارم 
 
ولی افسوس . . . 
 
او هرگز نگاهم را نمیخواند 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
به برگ گل نوشتم که من 
 
او را دوست میدارم    
 
ولی افسوس  . . .  
 
او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

به مهتاب گفتم : ای مهتاب 
 
سرِ راهَت به کویِ  او سلامِ من رسان و گو : 
 
که او را دوست میدارم 
 
ولی افسوس . . .
 
یکی ابر سیه آمد زِ رَه روی ماه تابان را بپوشانید

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
صبا را دیدم گفتم : صبا , دستم به دامانت 
 
بگو از من به دلدارم که او را دوست میدارم 
 
ولی افسوس . . .
 
زِ ابرِ تیره برقی جَست و قاصد را میانِ رَه بسوزانید
 
کنون وا مانده ام هر جا دگر با خودکنم نجوا
 
یکی را دوست میدارم 
 
ولی افسوس . . . 
 
او هرگز نمیداند!!!!!!!! . . .
                

 
 
( آیـا کـسـی مـرا ) 
 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

ای اقاقی های وحشی که بی هیچ لبخندی 
 
در کنار کلبه ی تاریک من پا گرفته اید
 
ای وا ژه های تلخِ تنهایی 

 
ای عابران خسته ی سر نوشت 
 
ای ورق های پاره شده در غبار سهمگین 
 
آیا کسی مرا 
 
در خاطرات اشکهایش میشناسد ؟؟؟؟؟
 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

آیا عابران کوچه های غم 
              
فقط برای یک لحظه کنار پنجره ی راز هایم مینشینند
 
تا قصه ی ملکه ی ماتم را باز گویم ؟؟؟؟
 
با شما هایم
 
ای آدم های شیشه ای 
 
من در حسرت یک تبسم صمیمی مانده ام 
 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

ای کوچه های گِلیِ رؤیا
 
آیا گامهای دیروز کودکی ام را
 
با شادی به من باز میگردانید ؟؟؟
 
با شماهایم ای اسطوره های قصر ماتم . . .
                   

                                            
 
( بـاز بـاران بـی تـرانـه . . . )
 

 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

باز باران
 
بی ترانه
 
با غم و درد فراوان
 
می خورد بر بام خانه
 
من به زیر رعد تنها 

ایستاده

 
در گذرگاه 

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

جوی کوچه غرقه در سیل
 
می خورد بر شیشه و در
 
سیلیِ محکم زِ طوفان
 
خواهرم از ترس لرزید
 
یک نماز آیات واجب
 
یادم آرد روز باران
 
گردش یک روز غمگین
 
سرد و سنگین
 
توی قبرستان بی روح
 
کودکی،وا داده بودم

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
من جوانی تک و تنها
 
لاغر و بس استخوانی
 
سخت و سنگی
 
اشکهای من سرازیر

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
دونه دونه
 
روی گونه
 
زیر لب اینگونه خواندم :
 
"روز،ای روز دل آزار
 
داده ات ابر سیاهی
 
این چنین رخسار افسون
 
ورنه بودی نیک و زیبا"
 
کورسوی نور خورشید
 
از میان ابر پیدا

اندک اندک ابرها گشتند چیره
 
بسته شد رخساره ی خورشید سوزان
 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

ریخت باران،ریخت باران

 
آه ای بارانِ سنگین
 
لعن بر باریدن تو
 
خاک بیش از پیش سرد است
 
نازنینم خفته در خاک
 
اندکی آرام تر شو
 
یا که خاموشی زِ بَر کن
 
شعله شمع مزار را
 
دست باران با خودش بُرد
 
بادها،با فوت،خوانا

شمع عمرم را به باد برد
 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

"بشنو از من،کودک من
 
پیشِ چشمِ مردِ فردا ،
 
زندگانی،عاشقی،مرگ
 
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا "