22-09-2014، 22:50
ابلیس.خیابون
هر شب تلخ و سخت تنگ و سرد ، ترس بی حد و مرز و هرج و مرج
راه میرم از تو شهر از تو شب ، راه میرم ابروم خم توش هرجور هست
یاد گرفتم از خودم از دورم و از نگاه مردمم ، باید نفسامو حبس کنم باشن قدم هام بلند
من هنوز این باورُ دارم اگه سیاهی همه جا هست ، تا همه آدما خوابن یکی صدامو میشنوه آخر
هر شب تلخ و سخت تنگ و سرد ، ترس بی حد و مرز و هرج و مرج
راه میرم از تو شهر از تو شب ، راه میرم ابروم خم توش هرجور هست
یاد گرفتم از خودم از دورم و از نگاه مردمم ، باید نفسامو حبس کنم باشن قدم هام بلند
من هنوز این باورُ دارم اگه سیاهی همه جا هست ، تا همه آدما خوابن یکی صدامو میشنوه آخر