1- اپی نفرین
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
قایق کاغذی به درد آب تنی هم نمی خورد
توی دریا نرفته موج ماه وسط راه می بُرد
نقشه برابرست هر چه نقشه کشیدیم ، بی خیال
نامه ای داده ایم دست موج که برگشت می خورد
زندگی هیچ است یا هیچ است یا ...
خواب دیدم ، هر چه دیدم خواب بود !
چنان گریختی که روی سنگ فرش کوچه ها
صدای پای من هنوز می رود
تمام رودخانه ها به آب پشت کرده اند
پُل تو از حصار های آتشین گذشته است
کنار ساحل ایستاده ام ، شماره کردم تمام موج های رفته را
به رفتگان سپرده ام ، که وقت آمدن تو را بیاورند
زندگی هیچ است یا هیچ است یا ...
خواب دیدم ، هر چه دیدم خواب بود !
___
2- زخمه
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
خشکِ خشکم ، کمکم کن ، سر پیری به جوونه برسم
صورتی باش ، حسابی که به لب ، بی چک و چونه برسم
سرکشی های من عمری است که سر توی گریبان دارد
باش با من ، تو که پایی ، بغلم کن که به خونه برسم
بوده ام قافل از این تخت ، که در نیمه نصیب من شد
کرده ام صرف خیالی ، به خیالی ، که به گونه برسم
زخم ها خورده ام از دوست ، که نزدیک ترین دشمن بود
آستینم پُر مار است ، کمک کن ، که به پونه برسم
خشکِ خشکم ، کمکم کن ، سر پیری به جوونه برسم
صورتی باش ، حسابی که به لب ، بی چک و چونه برسم
تابلویی شده ام ، رنگ پریده ، اگر امکان دارد
لااقل سعی کنیم رنگ ببرد ، تا به بتونه برسم
بوده ام قافل از این تخت ، که در نیمه نصیب من شد
کرده ام صرف خیالی ، به خیالی ، که به گونه برسم
زخم ها خورده ام از دوست ، که نزدیک ترین دشمن بود
آستینم پُر مار است ، کمک کن که به پونه برسم
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
قایق کاغذی به درد آب تنی هم نمی خورد
توی دریا نرفته موج ماه وسط راه می بُرد
نقشه برابرست هر چه نقشه کشیدیم ، بی خیال
نامه ای داده ایم دست موج که برگشت می خورد
زندگی هیچ است یا هیچ است یا ...
خواب دیدم ، هر چه دیدم خواب بود !
چنان گریختی که روی سنگ فرش کوچه ها
صدای پای من هنوز می رود
تمام رودخانه ها به آب پشت کرده اند
پُل تو از حصار های آتشین گذشته است
کنار ساحل ایستاده ام ، شماره کردم تمام موج های رفته را
به رفتگان سپرده ام ، که وقت آمدن تو را بیاورند
زندگی هیچ است یا هیچ است یا ...
خواب دیدم ، هر چه دیدم خواب بود !
___
2- زخمه
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
خشکِ خشکم ، کمکم کن ، سر پیری به جوونه برسم
صورتی باش ، حسابی که به لب ، بی چک و چونه برسم
سرکشی های من عمری است که سر توی گریبان دارد
باش با من ، تو که پایی ، بغلم کن که به خونه برسم
بوده ام قافل از این تخت ، که در نیمه نصیب من شد
کرده ام صرف خیالی ، به خیالی ، که به گونه برسم
زخم ها خورده ام از دوست ، که نزدیک ترین دشمن بود
آستینم پُر مار است ، کمک کن ، که به پونه برسم
خشکِ خشکم ، کمکم کن ، سر پیری به جوونه برسم
صورتی باش ، حسابی که به لب ، بی چک و چونه برسم
تابلویی شده ام ، رنگ پریده ، اگر امکان دارد
لااقل سعی کنیم رنگ ببرد ، تا به بتونه برسم
بوده ام قافل از این تخت ، که در نیمه نصیب من شد
کرده ام صرف خیالی ، به خیالی ، که به گونه برسم
زخم ها خورده ام از دوست ، که نزدیک ترین دشمن بود
آستینم پُر مار است ، کمک کن که به پونه برسم