3- خیانت
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
مرا باید بلد باشی ، بلد باشی ، که بَد باشی
فراتر از حدودِ هر چه حَد باشی ، هر چه قَد باشی
نباید خوب من ، اینگونه بَد باشی ، اینگونه بَد باشی
نمی خواهد به فکر حال من باشی ، حال من باشی
برو از خود کمی بیرون ، خدا باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
برو از من کمی بیرون ، خودت باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
نمی خواهد به فکر حال من باشی ، حال من باشی
کمی دوری کن از من تا که تنهایی کنم با تو
خیانت کن به من تا مال من باشی ، مال من باشی
از این بدتر که باشی می توانم عاشقت باشم
برو از خود کمی بیرون ، خدا باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
برو از من کمی بیرون ، خودت باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
___
4- نه
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
بغض نبودنت را ، قورت می دهم
یخ می زنم ، خودکشی با قرص ماه
تف کرده ایی مرا چون لاشه ایی ته چاه
زندان منی ، چشمانت شکنجه گاه
بختم اگر تو بوده ایی ، بختِ باخت
پس این بختک کیست که هرشب می بینم
نه ، این من نبوده ام
نه ، من عوض کرده شده ام
ثانیه ها مغزم را چرخ کرده اند
هر چه آباد که می بینم ، ویرانه است
زمین بزرگ نمی شود ، من همچنان همانم
می گردم تا گور خودم را گم کنم
نه ، این من نبوده ام
نه ، من عوض کرده شده ام
___
5- کاری بکن
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
کاری بکن ، زنگی بزن ، از بس ندیدمت
چشمم خمار ، گوش مرا ،
به صدا دعوت نمی کنی ، چرا ؟
گور مرا ، مرگ تو مگر پُر نمی کند
بخواب ، چشم مرا ، ببین خواب مرا
آنچه تو را ، از همه سَر می کند
مرگ مرا ، در تو سفر می کند
اشک ندارم ، که کنم وقف چشم
پلک مرا ، چشم تو تر می کند
فکر خیانت به تو از عاشقی ست
این سر بی صاحب اگر می کند
هر چه فرار از گذرت می کنم
باز مرا عشق تو خر می کند
خواب ، تو را دیدم مرا جا گذاشت
هرشبِ در تخت تو سر می کند
نام مرا ، چشم تو درویش کرد
گوش مرا ، اسم تو کر می کند
آنچه تو را ، از همه سر می کند
مرگ مرا ، در تو سفر می کند
اشک ندارم ، که کنم وقف چشم
پلک مرا ، چشم تو تر می کند
فکر خیانت به تو از عاشقی ست
این سر بی صاحب اگر می کند
هر چه فرار از گذرت می کنم
باز مرا عشق تو خر می کند
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
مرا باید بلد باشی ، بلد باشی ، که بَد باشی
فراتر از حدودِ هر چه حَد باشی ، هر چه قَد باشی
نباید خوب من ، اینگونه بَد باشی ، اینگونه بَد باشی
نمی خواهد به فکر حال من باشی ، حال من باشی
برو از خود کمی بیرون ، خدا باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
برو از من کمی بیرون ، خودت باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
نمی خواهد به فکر حال من باشی ، حال من باشی
کمی دوری کن از من تا که تنهایی کنم با تو
خیانت کن به من تا مال من باشی ، مال من باشی
از این بدتر که باشی می توانم عاشقت باشم
برو از خود کمی بیرون ، خدا باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
برو از من کمی بیرون ، خودت باش
برو با هر که می خواهی ، مرا باش
___
4- نه
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
بغض نبودنت را ، قورت می دهم
یخ می زنم ، خودکشی با قرص ماه
تف کرده ایی مرا چون لاشه ایی ته چاه
زندان منی ، چشمانت شکنجه گاه
بختم اگر تو بوده ایی ، بختِ باخت
پس این بختک کیست که هرشب می بینم
نه ، این من نبوده ام
نه ، من عوض کرده شده ام
ثانیه ها مغزم را چرخ کرده اند
هر چه آباد که می بینم ، ویرانه است
زمین بزرگ نمی شود ، من همچنان همانم
می گردم تا گور خودم را گم کنم
نه ، این من نبوده ام
نه ، من عوض کرده شده ام
___
5- کاری بکن
ترانه سرا : علی عبدالرضایی
آهنگساز و تنظیم کننده : مجید کاظمی
کاری بکن ، زنگی بزن ، از بس ندیدمت
چشمم خمار ، گوش مرا ،
به صدا دعوت نمی کنی ، چرا ؟
گور مرا ، مرگ تو مگر پُر نمی کند
بخواب ، چشم مرا ، ببین خواب مرا
آنچه تو را ، از همه سَر می کند
مرگ مرا ، در تو سفر می کند
اشک ندارم ، که کنم وقف چشم
پلک مرا ، چشم تو تر می کند
فکر خیانت به تو از عاشقی ست
این سر بی صاحب اگر می کند
هر چه فرار از گذرت می کنم
باز مرا عشق تو خر می کند
خواب ، تو را دیدم مرا جا گذاشت
هرشبِ در تخت تو سر می کند
نام مرا ، چشم تو درویش کرد
گوش مرا ، اسم تو کر می کند
آنچه تو را ، از همه سر می کند
مرگ مرا ، در تو سفر می کند
اشک ندارم ، که کنم وقف چشم
پلک مرا ، چشم تو تر می کند
فکر خیانت به تو از عاشقی ست
این سر بی صاحب اگر می کند
هر چه فرار از گذرت می کنم
باز مرا عشق تو خر می کند