04-11-2014، 23:00
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-11-2014، 15:53، توسط "K!nd~G!Яl".)
حضرت ابوالفضل آب از گلوش پایین نمیرفت حتی اگه میخورد به خاطر گریه های علی اصغر و ..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قول داداش متینم:
دویدم ـُ دویدم به کربلا رسیدم
کنارنهری آبی
یه باغبون خسته با یه دل شکسته
کنار باغ نشسته ،زانو زده نشسته
یه کوچولوی شش ماهه
که پاکُ بی گناهه
اگه یکم صبر کنه عموجونش تو راهه
آهای آهای ستاره، یه دختر سه ساله
خواب باباشو دیده، گریه میکنه میناله
امام مهربونم ،کاشکی کنارت بودم
تو غصه و غم یارت بودم
|
|
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قول داداش متینم:
دویدم ـُ دویدم به کربلا رسیدم
کنارنهری آبی
یه باغبون خسته با یه دل شکسته
کنار باغ نشسته ،زانو زده نشسته
یه کوچولوی شش ماهه
که پاکُ بی گناهه
اگه یکم صبر کنه عموجونش تو راهه
آهای آهای ستاره، یه دختر سه ساله
خواب باباشو دیده، گریه میکنه میناله
امام مهربونم ،کاشکی کنارت بودم
تو غصه و غم یارت بودم
|
