29-11-2014، 16:35
چه سخته خدا وکیلی!
چه سخته از تو رخت خواب گرم و نرمت بلند بشی، تلو تلو بخوری بری از تو یخچال برای مامانت آب بیاری!
چه سخته از پای نت بلند بشی برای بابات غذا گرم کنی!
چه سخته یک ساعت و نیم با مامانت سبزی پاک کنی!
چه سخته مهمون بیاد ، بری از اول تو آشپزخونه و 2 مدل غذا درست کنی، تنهــــــــــــــــــــــا!!!!!!!!!
چه سخته بخوای با دوستات بری بیرون؛ مامانت و بابات بگن: بیا بریم خونه ی دائیت، شام!
خداییش این خیلی سخت بود...!
ولی در کنار این سختی ها یه حس آرامشی از درون داره بهم میگه: خود شیرین ...
نه نه ببخشید، بهم میگه: بچه مثبت !
شاید هم میگه: فرزند صالح .... یعنی من!!!
این روزها خیلی خودم و دوست دارم...
فک کنم خدا هم این طوری راضی تره...