کل کل (نسخه 5)

[ℙ@я☤ᾔ@ℨ]

با این که خیلی خل و چل و دیوونه و بچه ای که امروز صبح حاضر شدی بری اونجا که بم گفتی
ولی خوب شد اومدی دلم واست تنگیده بود دادم خیاط گشادش کرد
اخه تو نباشی من کیو سوژه ی خنده کنم بخندم دلم شا شه غیر تو
حالا دعوا:
یعنی افتخاری از این بزرگتر نصیبت نمیشه که با یه دهه هفتادی بحرفی الان باس بری نماز شکر بخونی ببین چه کار خوبی کردی که چنین افتخاری نصیبت شده

باو هی نگو به جان خودم به زور بردنم
اگه سوژه خنده میخوای عکسات هست
اتفاقاً من هروز از خدا میپرسیدم خدایا مگه من چه غلطی کردم تاوان کدوم گناهمو پس میدم
خدا واسم ی دلیل قانع کننده آورد منم دیدم گناهم خیلی بد بود دیدم خدا حق داره
الانم مجبورم مجازاتی مثل تورو تحمل کنم