04-06-2015، 10:29
یادِمان باشد آمدنِ آدمـ ها ، هیچ ماندنی را تضمین نمیکُند حضوری کِ امروز میهمانِ لحظه هایمان شُده است ،
شاید فردا صُبح با صِدای کِشیدن چمدانِ رفتنش روی سرامیک اُتاقمان بیدار شویمـ
و بی آنکه حرکتی کَرده باشمـ ، زیر لب بگوییم : خُداحافظ دوست من ..
شاید حتی چند روز بعد از این اتفاق همـ زنده بمانیمـ ، برای خودمان چای بریزیمـ و بنشینیمـ ب تماشای لکه ی زردی
کِ بی دلیل در آسمان پُشت پنجره خودنمایی میکُند .. و بعد با دیدن بسته ی سیگاری کِ کنارِ گُلدارن جا مانده است ،
ذهنمان بپاشد روی شیشه های همان پنجره .. سخت نیست ، فقط باید یادمان باشد ک آدم ها لحظه ی رفتن ،
فقط چمدانِشان را با خود میبرند ، غافل از آنکه حضورِشان کنارِ همان پنجره ، جا مانده است ..
شاید فردا صُبح با صِدای کِشیدن چمدانِ رفتنش روی سرامیک اُتاقمان بیدار شویمـ
و بی آنکه حرکتی کَرده باشمـ ، زیر لب بگوییم : خُداحافظ دوست من ..
شاید حتی چند روز بعد از این اتفاق همـ زنده بمانیمـ ، برای خودمان چای بریزیمـ و بنشینیمـ ب تماشای لکه ی زردی
کِ بی دلیل در آسمان پُشت پنجره خودنمایی میکُند .. و بعد با دیدن بسته ی سیگاری کِ کنارِ گُلدارن جا مانده است ،
ذهنمان بپاشد روی شیشه های همان پنجره .. سخت نیست ، فقط باید یادمان باشد ک آدم ها لحظه ی رفتن ،
فقط چمدانِشان را با خود میبرند ، غافل از آنکه حضورِشان کنارِ همان پنجره ، جا مانده است ..