گفتگوی آزاد نسخه َ245

[Cigarettes.at.daybreak]

جلو چشمامون رفیقامون گفتن داریم میریم گفتیم لش خوش فک میکردیم مث بچه بازی ای قدیمه ک بر میکردن دوباره نگو بزرگ شدن جونمون بره حرفشون نمیره..
فاز سنگی-__-

---

خاله بازیتون تموم نشد:|

---

هههه در کمال خز بودن ولی دمتون گرم خاطرات و قشنگ جلو چشمم اوردین^_^
اولین زنی ک تو گ.ا گرفتم از مینا بود ک مهناز بم داده بود(:
یادش بخیر بعد علی در مورد شب اول ازدواج ازم سوال میکرد احمق:/\
ارشام میومد نوحه میخوند:/\
تا اذان صبح یکسره با ایمان شعر گفتند دخترهای مردمو گیر اوردنا ای خدا:/\
یادشون بخیر..

:‌||

خز عمتهـ‌

باش
مد شمای(؛

چرآ نبآشمـ :|

جو گرفتت يهـو ؟ مثلاً خآسي بگي خيلي شآخي برآدر؟: |

شاخ بازی برا کسی ندارم:|
اسن من شاخم^_^
تو چی^_^؟

اصلاً حآل كَل ندآرمـ :‌|

پَ ادآمهـ نده