12-07-2015، 8:53
(آخرین ویرایش در این ارسال: 12-07-2015، 9:27، توسط ×ThundeRBolT×.)
تاریخچه گردشگری در ایران و جهان
از گذشتههای دور مردم به منظور خرید، گشت و گذار، بازدید از اماکن تاریخی و شهرهای بزرگ، با ابتداییترین وسایل به سفر میرفتند. آنان اغلب در قالب کاروان و بطور دستهجمعی سفر میکردند. بسیاری از این کاروانها راهنمایانی نیز داشتند. سفرهای فردی نادر و خطرناک بود. شاید بتوان سومریان را اولین قومی دانست که اقدام به سفرهای تجاری میکردند. در مصرحدود پنج هزار سال پیش سفرهای دریایی آغاز شد. پس از اختراع چرخ، چرخ و ارابههای چرخدار را از هر راهی نمیتوانستند عبور دهند. به همین منظور راهها ساخته شدند. اورها، بابلیان، مصریان، ایرانیان و یونانیان در این زمینه پیشگام بودند. آتن از نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد به شهری با جاذبههای فراوان برای گردشگری تبدیل شده بود. اما امپراطوری روم با ثروت و امکاناتی که برای مردمانش فراهم کرده بود و جادهها و جاذبههای گردشگری و امکانات اقامت مسافران، جزء اولین کشورهایی بود که نوعی از گردشگری را پایهگذاری کرد که به سبک و سیاق گردشگری امروزی نزدیک است. «رومیها برای دیدن بناهای تاریخی مانند معابد مشهور در مدیترانه به ویژه اهرام و آثار تاریخی مصر سفر میکردند. یونان و آسیای صغیر محل بازیهای المپیک، آب گرمهای طبی، استراحتگاههای ساحلی، تماشاخانهها، جشنها و رقابتهای پهلوانی از جاذبههای گردشگری آن دوران به شمار میآید.

در قرنهای چهارم و پنجم میلادی با سقوط امپراطوری روم، امنیت سفرهای تفریحی و گردشگری در اروپا دچار بحران شد و از فروپاشی این امپراطوری (یعنی آغاز قرن وسطی) تا دورۀ رنسانس (تا قرن 14 م) سفر در اروپا با خطرات بسیار همراه بود. مهمترین حادثه قرون وسطی در اروپا را میتوان جنگهای صلیبی دانست.
یکی از عواملی که سفر را در دنیای باستان توسعه داد تجارت کالا علیالخصوص ابریشم و ادویهجات بود که از شرق به غرب حمل میشد و برای این منظور جاده ابریشم احداث شد که تا قرنها محل عبور تجار، مسافران و نمایندگان حکومتها در زمانهای قدیم بود. مارکوپولو Marco Polo جهانگردی که در قرن سیزدهم از ایتالیا به چین سفر کرد، بیشتر مسیر خود را از این طریق طی نمود او از کشورهایی مثل ایران، هند و چین عبور نمود. وی نخستین سیاحتگر غربی بود که با سفرنامهاش، تعداد بسیار زیادی از مردم را به جهانگردی علاقمند ساخت.

سفر در میان مسلمانان نیز بسیار متداول بود. اصولاً بينش اسلامي بينش جهانگرايي و دنياگرايي است. قرآن کریم در آیات بسیاری سفر را توصیه کرده است؛ «قل سيروا في الارض ثم انظرو كيف كان عاقبهالمكذبين» (انعام ـ 11، نحل ـ 36، نمل ـ 69) .در مجموع سیزده آیه شریفه در قرآن کریم درباره سیر و سیاحت و زمین گردی و جهان گردی است. در پی همین تاکیدها و سفارشهای قرآن مجید از پیغمبر (ص) و ائمه معصومین (ع)، احادیث بسیاری راجع به سیر و سفر روایت شده است. پژوهشهاي دقيق و قابل توجهی از سوی جهانگردان مسلمان انجام شده است.

تاریخچه گردشگری در ایران :
در تمامی دوران باستان (قبل از اسلام) شهرها، راهها، اقامتگاهها در امپراطوری ایران در حال گسترش بودند و به دلیل وجود یک امنیت نسبی سفر نیز در بین بازرگانان و اشراف رواج داشت. نوشتههايي در دست است كه از سفر بعضي از يونانيان و روميان به ايران در دوران پيش از اسلام حكايت دارد. پس از ورود اعراب مسلمان به ایران تا قرنها وضعیت آبادانی در ایران رو به اضمحلال گذاشت با این حال به دلیل بنیانهایی که از دوران باستان در ایران وجود داشت از رونق و امکانات سفر برخوردار بود. از آنجا که مسلمانان در پی فتح و اکتشاف دیگر سرزمینها بودند جهانگردی در قرون 9 و 10 میلادی به بعد در ایران رواج یافت از جمله معروفترین جهانگردان این دوران میتوان ناصرخسرو قبادیانی (قرن 9 میلادی) اشاره کرد. از سوی دیگربه تدریج و به ویژه طی قرون هفتم به بعد جهانگردان غربی نیز در پی سفر به شرق و از جمله ایران برآمدند. در قرون اولیه دوران اسلامی به پیروی از دوران پیش از اسلام سعی شد اقامتگاههایی در ایران تأسیس شود که بسیاری از آنها همچنان بر جای مانده است. نخستين كسي كه از در دوران بعد از اسلام از مغرب زمين به ايران سفر كرد و سفرنامهاي را هم در شرح مسافرت خود به ايران نگاشت، بنيامين تودلاي اهل اسپانيا بود.

ایران در در دوران صفویه (قرون 16 و 17 میلادی) و علیالخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد. دوره سلطنت «شاه عباس اول» تا انقراض سلسله صفوي را ميتوان يكي از مهمترين ادوار توسعه جهانگردي در ايران به حساب آورد، اين توسعه به چند عامل بستگي داشت كه مهمترين آنها عبارت بود از امنيت و توسعه راههاي ارتباطي و تأسيسات اقامتي.
در این دوره جهانگردان بسیاری به ایران سفر کردند که معروفترین آنها میتوان به آنتونی و رابرت شرلی ،جان باپتیست تاورنیه ، سر توماس هربرت ،جان کلاردین اشاره کرد.
پس از دوره صفویه به دلیل ناآرامیهای و بیثباتی تا سالها سرزمین ایران دچار هرج و مرج پی در پی شد اما از اواسط دوران قاجاریه با ثبات تدریجی داخلی از یک سو و گسترش پدیدۀ استعمار و رقابتهای بین کشورهای قدرتمند اروپایی سفر به ایران رازهای باستان شناسی و تاریخی بسیاری رادرایران گشود. سير و سياحت ايرانيان و میل آنان به گردشگري در اروپا، از عصر مشروطيت رو به فزوني نهاد.

علل کاهش توریست به ایران
موانع و تنگناهای فرهنگی موجود در جهانگردی ایران ابعاد مختلفی دارد که اهم این موانع را می توان به شرح ذیل بر شمرد:
۱- بیم از اثرات مخرب جهانگرد بر فرهنگ
نگاهی به دیدگاههای افراد جامعه در ارتباط با ورود جهانگردان به ایران حاکی از آن است که بسیاری از افراد هنوز هم جریانهای توریستی را با دید منفی ارزیابی می کنند و چنین می پندارند که توریسم موجب تخریب و آسیب رسانی به فرهنگهای محلی در کشور می شود.
۲- پندارهای نادرست جهانگردان از ایران
یکی دیگر از موانع فرهنگی موجود در زمینه جذب توریست به کشور، پندارهای نادرست بسیاری از توریستهای خارجی درباره ایران و پندارهای نابجای پاره ای از مسوولین دیگر کشورها در مورد این کشور می باشد.
انعکاس پاره ای از مسایل بعد از انقلاب به طور نادرست از سوی محافل خبری مختلف در جهان موجب شده است تا پیشینه ذهنی نامناسبی از طرز رفتار ایرانیان با خارجیان ایجاد شود و بسیاری از افراد جهانگرد که خواهان مسافرت به ایران هستند، انگیزه لازم برای مسافرت به ایران پیدا نکنند.
۳- عدم تبلیغات مناسب در زمینه جاذبه های سیاحتی ایران
عدم شناخت جهانگردان از جاذبه های کشور موجب کاهش میزان جهانگردی در کشور شده است. علاوه بر آن در خارج از ایران نیز تصویر نامناسبی از کشور ترسیم شده است. لازم است رسانه های ایران بویژه؛ رادیو و تلویزیون نقشی فعال در زمینه معرفی واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ایران ایفا کنند.
در این زمینه نمایندگیها و رایزنیهای ایران نیز می توانند نقش اساسی و بهینه ای داشته باشند. علاوه بر ان تبلیغات قوی می تواند در آگاهی دادن به توریستها در مورد آب و هوای نواحی مورد نظر از لحاظ خوراک و پوشاک، آداب و رسوم، حمل و نقل، نقشی اساسی ایفا کنند.
4- عدم شناخت سلایق جهانگردان و سیاحان خارجی
یکی از مهمترین ابزارها برای جذب جهانگردان خارجی میزان آشنایی با انگیزه سیاحان، سلایق و علایق آنانست.
با توجه به عناصر فرهنگی، ارزشها و هنجارها حاکم مناسب است که آگاهی و شناخت کافی از علایق و انگیزه های سیاحان خارجی داشته باشیم. بالاخص در ارتباط با سیاحان کشورهای مسلمان و آسیایی که هم از نظر مذهبی و هم از نظر فرهنگی نزدیکی بیشتری با ما دارند.
۵- مشروط کننده های فرهنگی و مذهبی کشور
مسایل مذهبی موجبات مشروط سازی در ورود جهانگردان می شود. خصوصاً خانمها که در بدو ورود باید از نظر حجاب ضوابطی داشته باشند واین ضوابط و قواعد قیود تورستها می شود، این قیود و محدودیتها سبب می گردد جهانگردان کمتر جذب سفر به ایران بشوند. به عبارت دیگر برنامه ریزی مناسب جهانگردی باید به نحوی باشد که در حین حفظ ارزشها و عناصر ارزشمند فرهنگی، بتواند آنگونه که شایسته است نسبت به جذب سیاحان و جهانگردان خارجی اقدامات لازم را به عمل آورد.
۶- موانع فقهی و مذهبی
بسیاری از جهانگردان غیر مسلمان مشتاق دیدار از اماکن مقدس ایران بوده اند که با توجه به غیر مسلمان بودن و به جا نیاوردن آداب لازم در زمینه ورود به این اماکن با مشکل مواجه بوده و هستند. مادامیکه چنین تنگناهای ساختاری وجود داشته باشد، کوشش در جذب جهانگردان خارجی آنهم جهانگردان غیر مسلمان با موانع و مشکلاتی مواجه خواهد بود.
۷- ضعف تحقیقاتی و پژوهشی در این زمینه
بدلیل ضعف فعالیتهای جهانگردی تحقیق و مطالعه نیز در این زمینه با رکود و محدودیتهای زیادی روبروست. از بین مؤسسات تحقیقاتی دانشگاهها، هیچ یک گرایش خاصی برای تحقیق در زمینه جهانگردی ندارند. در سالهای قبل از انقلاب، طرح جامع جهانگردی کشور توسط مشاورین توریست کنسولت برای دولت ایران تهیه شده بود همچنین در کنار آن طرحهای موردی و منطقه ای زیادی نیز انجام شده بود. لیکن از آنجایی که شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم برای تهیه این طرحها، پیش فرضهای حاکم بر زمان خود را تعیین و دیکته کرده بودند، متأسفانه در حال حاضر هیچکدام از آنها برای شرایط امروز قابل استفاده نیستند.

تاریخچه گردشگری در جهان

گردشگری در جهان به همراه آغاز مدرنیته شکل گرفت. مدرنیته اشکال مختلف زندگی را تنها بر پایه قابلیتهای آنها در تولید منافعی که توسط افراد مصرف میشوند، مورد ارزیابی قرار داده و با مفاهیمی همچون همواره به پیش رفتن و کنار گذاردن کهنه نگرش تازه انسان را به جهان و به خویش سبب گردید و بدین گونه با پیدایش بعد تازهای از دگرگونی دائمی، انهدام رسوم و فرهنگ سنتی را در صحنهی زندگی اجتماعی رقم زد. تفکیک میان کار و اوقات فراغت یکی از این دگرگونیها میباشد که در آن کار در قالب ضرورت و گردشگری در قالب اوقات فراغت، که دمی آسودن از کار را برای تجدید قوا فراهم میآورد، قرار میگیرد. اوقات فراغت به عنوان زمانی از بیداری انسان، که فرد بتواند آن را به میل و دلخواه خود بدون هیچ گونه الزامی بگذارند، در مدرنیته مابین تمایز خانه و کار صورت رسمی به خود گرفت. اوقات فراغت به عنوان یک مفهوم جدید نمایانگر گذار از کار در مفهوم سنتیاش بود که با توسعه نوآوریهای تکنولوژیکی و مدیریتی، با افزایش مصرف در جهان بوروکراتیک؛ عقلگرا و افسونزدایی شده، این فرصت را مهیا کرد ـ که هر چند کوتاه ـ انسان از اجبارها و محدودیتهای نظم اجتماعی مدرن رها شود.
این رهایی با فشار ناشی از انقباض اجتماعی حاصل از روند مدرنیته، گذران اوقات فراغت را در قالب گردشگری تسهیل نمود و انسان مدرن فارغ از عمق فرهنگی نهفته در اوقات فراغت به عنوان گردشگر تنها رهایی از وظایف مدرن را دنبال نمود. جریان گردشگری شکل گرفته در این چارچوب نیز، انسان مدرن را با انگیزه تفریح در روند بازساخت شده سرمایهداری، به جستجوی محیطهای گوناگون برای تمایز از محیط کار و تفریح واداشت. انسان در این رابطه توانست که نیاز به تفریح و استراحت و آرامش و دور شدن از گرفتاریهای زندگی مدرن را که یک مسأله عمیق اجتماعی ـ فرهنگی دوران عصر مدرن است را به صورت سطحی حل کند. خود همین امر به علت مسائل سرمایهداری و تکنولوژیکی در یک حالت تضاد با تبارهای درونی قرار داد. کار و تلاش بیشتر، خستگی و تحمل فشارهای روحی روانی بیشتر برای داشتن پسانداز برای رفتن به مسافرت و گردش برای استراحت. هر چه زندگی ماشینیتر و تکنولوژی زدهتر میگردد، این مسأله تضاد بین کار و استراحت(لااقل برای توده مردم) بیشتر میگردد.
سرمایهداری در مدرنیته اولیه در پویش سرمایهداری تجاری، نخستین انباشت سرمایه را در سده هفده و هجدهم در اروپا تجربه کرد. این انباشت همراه با انقلاب راهها در فاصله زمانی 1745 تا 1760 و تنزل قیمتهای حملونقل اولین جلوههای گردشگری مدرن را در چارچوب سفرهای آموزشی در اروپا شکل داد. در این میان گردشگری در رابطه مستقیم با توانمندی مالی در چارچوب تورهای خاصی شکل می گرفت که به سفرهای آموزشی (G. T) معرف بودند. سفرهای آموزشی اولین جلوههای گردشگری مدرن را در در اروپا شکل داد. بیشتر اعضای این سفرهای آموزشی برای کسب دانش و تجربه های جدید به مسافرت می رفتند. معمولاً این افراد از طبقات بالای اجتماع بودند که برای کسب دانش و فرهنگ مسافرت می کردند. اصولاً پسران خانواده های مرفه برای دیدن آثار باستانی، مطالعه و نیز فراگیری علوم معماری و تاریخ به کشور خاصی اعزام می شدند.
اما در مدرنیته علیا پایه و اساس گردشگری دسته جمعی امروزی به وجود آمد. در این دوره تغییرات اقتصادی و اجتماعی عمیقی به وجود آمد که از آن جمله مهاجرت کارگران کشاورز از مناطق روستایی و روی آوردن آنها به شهرنشینی بود. انقلاب صنعتی قدرت بخار را که در قطارها و کشتی ها مورد استفاده قرار می گرفت، معرفی کرد. تغییرات اجتماعی، موجب تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانی اجتماع گردید و این طبقه توان بیشتری یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت برود ؛ در نتیجه افزایش تقاضا برای مسافرت باعث شد که مسافرت های تخصصی طبقه مرفه تورهای آموزشی شکل تازه ای به خود بگیرد.
روند توسعه گردشگری در چارچوب اقتصاد سرمایهداری با افزایش نوآوریهای تکنولوژیکی و مدیریتی همراه با سیر تحول اجتماعی ناشی از آنها، در میل به مصرف اوقات فراغت بیشتر در مدرنیته متأخر ابعاد دیگری به خود گرفت. تولید انبوه که در این دوره در چارچوب فوردیسم شکل گرفت، نشان از یک روند دگرگون کننده داشت. در این شیوه، تولید انبوه کالا به یک هنجار بدل شد و تولید استاندارد شده، تولید محصول با استفاده از فرآیندهای گروهی (سیستم خط تولید انبوه)، تولید به مقدار بسیار زیاد و بهرهگیری از الگوی یکسان (یخچال، لباسشویی، تلویزیون و غیره) در عرصههایی مانند مهندسی، کالاهای الکترونیکی و اتومبیل یک مشخصه بارز به حساب میآمد. کارخانجات تولیدی به طور معمول در مقیاسهای بزرگ اندازه ایجاد شد. در بالاترین سطح کارخانه فورد در دیترویت چهل هزار کارگر را در یک مجموعه عظیم گرد آورده بود و از آنجا که تولید انبوه کم هزینه، به اقتصادهایی با مقیاس کلان نیاز داشت، دارا بودن صدها یا هزاران کارگر امری عادی بود. تسری تولید انبوه به تمامی سطوح اقتصاد سرمایهداری، گردشگری را نیز در برگرفت. گردشگری در این میان با کسب ویژگیهای سرمایهداری در چرخه تولید ـ مصرف، نه به عنوان سفری برای تجربه گردشگری، که «خود» کار محسوب گردید. این «خود» به شکلگیری گردشگری انبوه فرصت داد که در آن گردشگری به عنوان محصولی بستهبندی شده و استاندارد به عنوان دو هفته تعطیلات در سال و در کنار دریا ارائه گردد.
سواحل در گردشگری انبوه از اهمیت بالایی برخوردار بودند و گردشگران به وسیله تورهای گردشگری به صورت دستهجمعی به مناطق ساحلی روی میآورند و امتداد آرامش در خانه را در این مکانها جستجو میکردند. «به عنوان مثال سواحل دریای مدیترانه نمونه خوبی برای گردشگری انبوه است. به گونهای که رشد سفر به این سواحل از کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی افزایش چشمگیری یافت.
این گردشگران از نظر فرهنگی خود را بالاتر از میزبانانشان دانسته و به همین دلیل احتیاج به آشپزی و امکانات مربوط به محیط خود را در خارج از کشور خود داشتند. آنان هر چند به دنبال آرامش بودند ولی معمولاً باعث به وجود آوردن تأثیرات مخرب بسیاری برای میزبانان خود میشدند. بطور کلی گردشگری انبوه نشان دهنده مصرف چشمگیر اوقات فراغت در مکانهای استاندارد شده بود، که با افزایش بهرهبری از فضاهای گردشگریـ بخصوص در سواحل ـ حداکثر باز خور منفی را ایجاد مینمود.
در این میان گردشگری در عصر حاضر نه به عنوان یک مسافرت، سیاحت، تفنن و... بلکه به یک فعالیت عظیم اقتصادی بدل گشته است به طوری که درسال 2000 تعدادکل گردشگران در دنیا، بالغ بر 702 میلیون نفر بوده که از طریق مسافرت این تعداد نفر به نقاط مختلف جهان حدود 621 میلیارد دلار وارد چرخه اقتصادی جهان گردیده است. پیش بینی ها حاکی از آن است که تا سال 2010 میلادی این صنعت به مبلغ غیر قابل باور 15 تریلیون دلار در سال دست خواهد یافت. آنچه در این مقوله از اهمیت اساسی برخوردار است، آن است که گردشگری با تمامی انواع و اشکالش در حال تبدیل به فعالیت اقتصادی پیشتاز جهان در ربع اول قرن 21 و مهم ترین وسودآورترین تجارت جهان است.
تاریخچه گردشگری در ایران و جهان

تاریخچة گردشگری
پدیدة گردشگری ریشه در حرکت و جابه جایی دارد و تحرک بخش لاینفک زندگی انسانهاست. از این رو می توان گفت که تاریخ صنعت گردشگری شاید به قدمت فعالیتهای نوع بشر است و فقط اشکال و اهداف آن متفاوت بوده است.(حیدری،1389: 11) گردشگری پدیدهای است کهن که از دیر زمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف، به موضع فنی، اقتصادی و اجتماعی کنونی خود رسیده است.( رضوانی، 1385: 27) گردشگری بر بنیاد عامل اساسی سفر و جا بجایی قرار دارد. در نتیجه دگرگونیهای آن تابع تغییرات مختلفی از قبیل دگرگونیهای ناشی از انگیزه سفر و وسیله حمل و نقل میباشد. سفر در سرشت انسان است، آدمی چنان آفریده شده و چنان هستی گرفته است که باید به سفر برود.
انسان از دیرباز برای رهایی از تنهایی و سختی و نیز وابستگیهای محلی و عادات و آداب و رسوم یکنواخت و مکرر زندگی خود دست به سفر میزده است، در میان انگیزههای مختلف سفر نیاز روانی بیش از همه برانگیزاننده امواج تودههای انسانی در امر مسافرت و جا به جایی است. ( همــان منبع: 28)
عهد باستان
بشر اولیه از آغاز، در سطح زمین به دنبال کنجکاوی، شناخت طبیعت و برای یافتن غذا، پناهگاه، فرار از خطر و کسب امنیت وگذران اوقات فراغت محیط زندگی بهتر پیوسته در زمین به جستجو وگردش مشغول بوده است. با گذشت زمان چنین حرکتها و جنبش هایی به صورت میل به گردش همراه با شور و نشاط، ماجراجویی و اکتشاف تغییر شکل داد و امروزه میل به سیر و سفر به عنوان گردشگری مطرح گردیده است.
مردم تمدن های ماقبل تاریخ با انگیزه بدست آوردن غذا، دوری از خطر و نقل مکان به آب و هوای مساعد مسافرت می کردند. با افزایش مهارت و کسب فنون نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه بدوشی کاهش یافت و دیگر با انگیزه تجارت و معامله کالا مسافرت می کرد. از آنجا که امپراتوریهای عهد باستان در قاره های آفریقا، آسیا و خاور میانه ایجاد شدند زیر بنای اقتصادی بوجود آمد که باعث ایجاد جاده ها و راه های آبی و همچنین وسایل نقلیه ای برای سهولت راه شد. (چاک،وای گی، 1385: 27)
قدیمیترین اشکال گردشگری که در اروپا بسیار رایج بوده، مسافرتهای اشراف و شاهزادههای جوان بوده است که به منظور آشنایی با شیوههای مختلف حکومت و زندگی مردم به نقاط مختلف صورت میگرفته است. چنین مسافرتهایی جزئی از برنامههای سنتی آموزش و پرورش آنان را تشکیل میداده که بعضاً تدارک آن توسط سازمانهای ویژهای که ماموریت ترتیب دادن آن را به عهده داشتند انجام میگرفته است. گردشگری و سفر از جمله عادات قدیم طبقه حاکم و ثروتمند بوده است، هاردین امپراطور رم در فاصله سالهای 117 تا 138 میلادی به قصد سیاحت و نظاره لحظه طلوع آفتاب از ستیغ قله آتنا رنج سفر را بر خود هموار کرد تا به خواستههایش دست یابد و رومیان صاحب مال و جاه و مقام نیز همواره به منظور اقامت و کسب درآمد و گذران اوقات فراغت، خانههایی را در روستاهای پیرامونی شهر محل سکونت خود خریداری کرده و مورد استفاده قرار میدادند. (رضوانی، 1385: 27)
تا آنجا که اطلاعات تاریخی نشان می دهد، قرنهای پیش از میلاد مسیح، فینیقی ها که مردمی تجار پیشه بودند، از طریق دریا و زمین برای عرضه و فروش محصولات خود و خرید اجناس و محصولات دیگران سفر می کردند و این شجاعت و استقبال آنها از خطر، راه را برای نشر تمدن وگسترش فرهنگ اقوام مختلف و آشنا ساختن آنها با یکدیگر هموار می ساخت(کاظمی،8:1385).
- قرون وسطی
در جوامع شرقی میتوان نمونههایی از صور گذران اوقات فراغت و گردشگری تفریحی را در میان گروههای اشرافی ردیابی کرد، مثلاً برنامههای شکار دسته جمعی درباریان که در فرهنگ نقاشی ایران و در هنر مینیاتور منعکس است، خود حکایت از وجود نوعی از گردشگری تفریحی و سرگرم کننده در بین طبقات اشراف مینمایند.
اشکال دیگری از گردشگری در دنیای قدیم سفرهای درویشان، قلندران، جاسوسان و مسافرتهای استثنایی ماجراجویان بود، که برای کسب اطلاعات و ارضا حس حادثه جویی خود، صورت میگرفت. اینان اقدام به سفرهای زمینی و دریایی متهورانه مینمودند و با کشف سرزمینها یا راههای تازه اعم از زمینی یا دریایی نامشان به عنوان کاشف در تاریخ ثبت شده است مانند کریستف کلمب، ماژلان، واسکودوگاما و بسیاری از سیاحان و مکتشفین که هنوز برای ما ناشناختهاند. (رضوانی، 1385: 28)
مسافرتهای زیارتی به اماکن و یا شهرهای مذهبی از گذشتههای دور وجود داشته و در بین پیروان تمام ادیان روز به روز رونق گرفته و با استفاده و به کارگیری تسهیلات جدید، گسترش خارق العادهای یافته است. حج یکی از عوامل اصلی در ترغیب مسلمین به گردشگری بوده است. مردمان بیشماری از کلیه نقاط جهان آن روز، به کعبه مشرف میشدند. بسیاری از مسلمانان خصوصاً دو قشر بازرگانان و علما در اثر برخورد با مسلمانان سایر بلاد به سیاحت و زیارت سرزمینهای دیگر ترغیب میشدند. برخی چون ابن فضلان، ابن جبیر، ابن بطوطه و ادریسی آثاری را بر جای گذاشتهاند که بیانگر عظمت تمدن اسلام و پیشتازی علمای مسلمان در این رشته است. اما آنچه مهم است این که بسیاری از سرزمینها برای اولین بار توسط مسلمانان کشف شده است، مثلاً نخستین توصیفی که از سرزمین چین به عمل آمده از سلیمان تاجر است و نخستین گزارش مکتوب درباره روسیه از ابن فضلان است.(همان منبع: 29)
تجارت و مسافرت در اروپای قرون وسطی (قرن پنجم تا چهاردهم میلادی) رونق کمتری داشت، بصورتی که جاده ها تقریباً ازبین رفته و شرایط مسافرت بسیار مشکل و حتی خطر ناک شد. طی این دوره دیدار از کلیساهای مسیحیان نخستیناولویت مسافرت بود زیرا صومعه های زیادی در نقاط مختلف پراکنده بودند و راهبان و کشیشان مسیحی مردم را تشویق به زیارت این مکان ها می کردند. در سده چهاردهم، مسافرت به قصد زیارت به صورت یک پدیده انبوه و سازمان یافته درآمد و شبکه بزرگی از سازمانهای خیریه به کمک طبقات مختلف اجتماعی ایجاد شد. مسیحیان به بیت المقدس و روم مسافرت می کردند و با وجود این که این مسافرتها اساس و رنگ مذهبی داشتند، مسافرتهای تفریحی و اجتماعی هم به حساب می آمدند.
در نیمه دوم سده سیزدهم، مارکوپولو مسیری از اروپا به به آسیا تعیین کرد. او در چین، پی به یک سیستم جاده ای بسیار عالی،که برای اولین بار در زمان سلطنت خانواده چو ساخته شده بود برد (1122-1221 قبل از میلاد). مارکوپولو کتاب خود را بر مبنای این سفر نوشت و این کتاب نخستین منبع اطلاعاتی غرب درباره زندگی شرق در آن دوران قرار گرفت. با اختراع چاپ، کتابها در این زمینه رونق بسیار یافت، برای نمونه کتاب سرجان مندویل به نام مسافرت در سال 1357 به چندین زبان منتشر شد، که شرح مسافرت به نقاط دور و نزدیک دنیا، حتی تا آسیای جنوب شرقی به تفصیل در آن آمده است .
نخستین مسافرت کاروانی (دسته جمعی) مربوط به کاروانی است که در سده پانزدهم از ونیز به بیت المقدس می رفت. پیش از شروع سفر از مسافران مبلغ مشخصی برای هزینه های سفر مانند رفت و برگشت، غذا، استراحتگاه، حیوان برای حمل مسافر و بار و پولی که به عنوان رشوه باید پرداخت می شد، می گرفتند. نخستین نمونه (تاریخچه) غذاهای فوری امروزی را می توان در مسیر این مسافرتهای پرجمعیت مشاهده کرد. فروشندگانی که انواع غذاها، میوه ها، گوشت، ماهی، نان و شیرینی جات را به زوار می فروختند، بدین منظور چادرهایی در مسیر کاروانها زده بودند. (چاک،وای گی، 1385: 28)
- رنسانس
از سده چهارده تا هفده، بیشتر مسافرتها با هدف کسب دانش و تجربه آموزی انجام می شد. در انگلستان، ملکه الیزابت اول برای تربیت و پرورش نمایندگان خارجی مسافرتهایی را برای آنها فراهم کرد و دانشگاههایی مانند آکسفورد و کمبریج در انگلستان و سالامانکا در اسپانیا به همراه بورس تحصیلی برای دانشجویان ایجاد نمود .
کاروانهای مسافرتی دوره الیزابت پس از چندی، دارای ساختار و سازمانی منظم گردیدند و آن را «گراند تور» نامیدند. این کاروانها کار خود را در نیمه سده هفده شروع کردند و تا نیمه سده نوزده پا برجا بودند. بیشتر اعضای این کاروانها برای کسب دانش و تجربیات جدید به مسافرت می رفتند، معمولا این افراد از طبقه بالای اجتماع بودند که برای کسب دانش و فرهنگ مسافرت می کردند. (همـان منبع: 30)
تا آنجا که اطلاعات تاریخی نشان میدهد، سیر و سیاحت برای استراحت و تفریح از اوایل قرن شانزدهم شروع شده و مردم برای بازدید از شهرهای بزرگ و معروف دنیا اقدام به مسافرت نمودهاند.
سوابق تاریخی و معروفیت شهرها و جاذبههای مختلفی که در آنها وجود داشت انگیزه سفر نخستین مسافران تفریحی بوده است. در قرن هفدهم هجوم مسافران به فرانسه، به جایی رسید که موجب شد شخصی به نام سن موریس در سال 1672 نشریهای به نام راهنمای سفر به فرانسه منتشر نماید. مسافران غالباً از کشورهای آلمان، لهستان، دانمارک، سوئد، هلند و انگلیس به فرانسه سفر میکردند. ( رضوانی،1385: 30)
گراند تور یک راهنمای سفر داشت که در سال 1778 توسط توماس نوگنت تهیه شد و پر فروش ترین کتاب معرفی گردید. (چاک،وای گی، 1385: 30)
در مجموع میتوان گفت، توسعه گردشگری مرهون پیشرفتهای حاصل در وسایل حمل و نقل بوده است، زیرا تحول حمل و نقل که همراه با افزایش سرعت وسایل مسافرت، ارزانی و آسایش نسبی آن بود انقلاب بزرگی در صنعت گردشگری به وجود آورد و باعث گردید تاسیسات پذیرایی گردشگری به سرعت توسعه یابد. هتلهایی با استانداردهای مختلف ساخته شد. متلها و اردوگاهها به جای مسافرخانههای قدیم مورد استفاده توریست ها قرار گرفت.
همچنین لازم به ذکر است که پیدایش گردشگری با مفهوم امروزی آن ناشی از تحولات قرن نوزدهم است که انقلاب صنعتی موجب اختراع وسایل رفاهی بسیار گشت و در نتیجه زندگی در شهرها طاقت فرسا شد از این رو نیاز مردم به استراحت و مرخصی و پیدایش وسایل مسافرتی راحت و سریع مانند هواپیما، کشتی، قطار، اتومبیل موجبات توسعه گردشگری را بیش از پیش فراهم آورد. ( رضوانی، 1385: 31)
-انقلاب صنعتی
مهمترین تأثیر و پایه گذاری گردشگری به شکل جدید با انقلاب صنعتی شروع می شود. در این دوره تحولات اساسی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع بویژه در کشورهای غربی بوجود می آید. انقلاب صنعتی تغییرات شگرفی در حمل و نقل با ساخت ماشین ها، قطار و کشتی بوجود آورد.
انقلاب صنعتی که از سال 1750 تا 1850 ادامه یافت، پایه و اساس گردش های دسته جمعی را که امروز ما با آن آشنا هستیم، به وجود آورد. در این دوره تغییرات اجتماعی موجب تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانی اجتماع گردید و این طبقه توان بیشتری یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت برود، در نتیجه افزایش تقاضا برای مسافرت باعث شد که مسافرت های تخصصی طبقه اشراف گراند تور شکل تازه ای به خود بگیرد و به مسافرتهای تفریحی در سطح عمومی تبدیل شود.
برخی از مکانهایی که تا آن زمان محل تفریح و گردش خانواده های ثروتمند و مرفه بود، گسترش یافت و تاسیسات جدیدی بوجود آمد تا بتواند فضای لازم را برای طبقه متوسط جامعه به عنوان بازار بزرگی بوجود آورد (البته در مقایسه با تعداد اندکی از این مکانها که در گذشته برای اشراف و ثروتمندان تهیه شده بود). اگر چه این مسافران جدید هزینه های زیادی نمی پرداختند، ولی تعداد روز افزون آنها این کمبود را جبران می کرد. (چاک،وای گی، 1385: 30)
مهاجرت های روستا شهری، پدید آمدن ماشین ها، قطار، کشتی ها نیز در توسعة گردشگری تأثیر گذاشتند. حادثة مهم دیگری که بر صنعت گردشگری اثر گذاشت، فناوری های نوین بانکی از جمله چک مسافرتی بود که آمریکایی ها ابداع کردند. از اواخر قرن نوزدهم، گردشگران آمریکایی به اروپا سرازیر شدند. اثر اقتصادی، افزایش درآمدها، افزایش اوقات فراغت و توسعة شبکه های حمل و نقل سریع و ارزان، همگی شرایطی را به وجود آوردند که باعث رشد بازاریابی در بخش گردشگری شد. (کاظمی،1386: 8-11)
با پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی بوجود آمده در قرن بیستم دسترسی مردم به امکانات و خدمات و توانایی مالی، مسافرت و گردش برای توده های مردم در اکثر کشورها امکانپذیر گشت. تکنولوژیهای نوین مانند رایانه، خطوط هواپیمایی، ارتباطات ماهواره ای و اینترنتی و روبات باعث تغییر شیوه زندگی شد و همچنین باعث شد به دلایل متعدد بر میزان مسافرت و گردش افزوده گردد.
ایران نیز یکی از کشورهایی است که به خاطر قدمت طولانی، از کشورهای صاحب تجربه و سابقه در گردشگریمحسوب می شود. موقعیت جغرافیایی، تنوع نژادی و قومی و فرهنگی و جاذبه های طبیعی و متنوع و همچنین ویژگی های اخلاقی مردم و علاقه به سیر و سفر از عوامل اصلی قدمت طولانی گردشگری در این کشور محسوب می شود.
پیشینه تاریخی گردشگری در ایران
گردشگری پدیدهای است که از زمانهای بسیار دور، در بین انسانها وجود داشته و این پدیده کمکم رواج داشته تا امروز با توجه به تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به صورت کنونی رسیده است. ایران یکی از ده کانون مهم شکلگیری تمدن بشری در جهان بوده است و نخستین آثار مدنیت که در این سرزمین کشف شده، به هزارهی پنجم پیش از میلاد مسیح تعلق دارد (محلاتی،270:1380). چنانکه ورود آریاییها در هزارهی دوم پیش از میلاد به این کشور و حکومت عیلامیها، مادها، هخامنشیان، ساسانیان و ... حکایت از ایجاد تمدن پربار و دیرینه در این سرزمین دارد. در عین حال این کشور در طی دورههای مختلف مورد توجه بسیاری از افراد بوده که به منظورهای خاصی از تجارت و دادوستد، تفریحی، فرهنگی و ... به آن مسافرت میکردهاند و همین طور وجود رسوم مختلف در این کشور از جمله پناه بردن به طبیعت در ایام مختلف سال به صورت دستهجمعی و گروهی نشان از وجود روحیهی گردش و تفریح را در بین مردم این سرزمین داشته است (مهدوی،31:1383-30).
بنابراین هرچند مطالعات و تحقیقات انجام شده در زمینهی گردشگری و مسافرت و شیوه و قوانین مربوط به آن در ایران باستان و حتی در ایران پس از اسلام بسیار اندک است، ولی آنچه مسلم است اینکه در ایران قبل از اسلام و حتی قبل از ورود آریاییها به این سرزمین، مسافر و جهانگرد دارای حقوق و امتیازات ویژهای بود که در حکومتهای مختلف در شکلهای مدنی هر دوره حدود و میزان آن یکسان و مشابه نبوده است، بلکه با توجه به انگیزه و هدف مسافر یا جهانگرد، آن حقوق و حدود آن تعیین و اجرا می شده است (محقق داماد،32:1377). علاوه بر این ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و وجود فرهنگ و آداب و رسوم، آثار تاریخی، هنری و میراث فرهنگی خود به طور قطع برای جهانگردان و گردشگران عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشده است (رضوانی،89:1379).
در واقع در مورد مسافرت به نواحی روستایی در این زمان (ایران باستان) تحقیقات و مطالعات، بسیار بسیار اندک است و اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به آداب و رسوم ایرانیان و وجود اکثریت جمعیت در مناطق روستایی میتوان گفت که گردشگری روستایی در ایران از زمان شکلگیری تمدنهای بزرگ و ایجاد شهرها شکل گرفته و گردشگران در این زمان به منظور خاصی به این نواحی سفر میکردهاند (مهدوی،31:1383).
در ایران پس از اسلام، با توجه به سابقهی زندگی مدنی و تجربیات حاصل از حسن خلق و رفتارهای موجود نزد ایرانیان که از گذشتههای کهن باقی مانده و همچنین فرهنگ خاص ایرانیان که با میهمان نوازیهای خاص شرقیان توأم بوده و به ویژه در پرتوی اجرای آیات قرآن و احکام اسلامی، گردشگری رونق بیشتری یافته و با ایجاد تأسیسات جدید رفاهی و درمانی، ایجاد مهمانسراها و محلهای پذیرایی از میهمان به طریق وقف باعث شد تا گردشگری در ایران به مرحلهی تازهای برسد که در سفرنامهها و یادداشتهای سیاحان متعدد و مشهور اعم از ایرانی و خارجی به نیکی یاد شده است (محقق داماد،36:1377).
لازم به ذکر است که در دورهی بعد از اسلام، قرآن مجید، نهجالبلاغه، روایات و احادیث امامان و بزرگان دین به انحای گوناگون مسلمانان را به گردشگری و گردشگری تشویق و ترغیب نمودهاند. چنانکه از دیدگاه اسلام گردشگری و سیر و سیاحت رشد و تعالی انسانی را به دنبال خواهد داشت که قبلاً ذکر کردیم. بنابراین اسلام ضمن تشویق و تأکید بر گردشگری و سیاحت به فواید معیشتی و بهرهمندی از نعم انبوه خداوندی اشاره مینماید و معتقد است که گردشگری با همهی اثرات و فواید معیشتی و دنیوی، هیچگاه فینفسه ناقض جنبههای اخلاقی، عبادی و سازندگی نفس و هدفهای فراتر از خاک و خدامحوری نبوده، بلکه تمام سفرها تمهیدی است برای سفر به سوی خداوند و صعود به دارالقرار. در زمینهی اهمیت سیر و سیاحت در اسلام و قرآن همین بس که تعداد 29 آیه از 24 سورهی کلام الله مجید به این امر اختصاص دارد که در هفت آیهی اول صراحتاً به عنوان «سیروا فی الارض» و در هفت آیه دیگر عنوان «أفلم یسیروا فی الارض» بیان شده است (فرجی،38:1380).
با توجه به مطالب فوق میتوان دریافت که اسلام تأثیر بسزایی در گردشگری و نحوهی مسافرت و همچنین انگیزههای مسافرت در ایران بجای نهاده است. در این دوره سیاحان زیادی به ایران مسافرت کردهاند و از مناطق مختلف از جمله نواحی و روستایی و ایلات و عشایر این سرزمین دیدن کردهاند که در کتب تاریخی و سفرنامههای مختلف به آن اشاره شده است.
در زمینهی گردشگری، ایران به ویژه از قرن هفدهم میلادی دوران حکومت صفویان به عنوان یک کشور مورد توجه جهانگردان قرار گرفته و اذهان اروپاییان را به خود جلب نموده است، صرفنظر از صدها مسافری که قبل از قرن هفدهم به ایران سفر کردهاند. قرن هفدهم میلادی که مقارن با قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری است را میتوان سرآغاز توجه گردشگری خارجی به ایران دانست. در این دوره میتوان از سیاحان و گردشگران مختلفی از جمله پیتر دلاواله، ژان شاردن، تاورنیه، آنتونی شرلی، مادام دیولافو، جرج کلارک و... که با ملیتهای مختلف به همراه فهرست بلندی که جرج کروزن انگلیسی در پایان قرن 19 میلادی در جهان معروف خود (ایران و قضیهی ایران) از مسافرانی که به ایران سفر کردهاند، نام میبرد که نشانگر جای گرفتن ایران در صدر کشورهای آسیایی به لحاظ تعداد گردشگران در طی قرون 17 و 18 میلادی است.
قرن نوزدهم، قرن متفاوتی در تاریخ گردشگری ایران شناخته میشود. سیاحان، دیپلماتها، بازرگانان، باستانشناسان، محققان و حتی افراد کنجکاو به ایران سفر میکردند تا صرفاً حس کنجکاوی خود را ارضا کنند (مهدوی،33:1383).
در نیمهی دوم قرن نوزدهم، لیدی، شل، وانسون، گوبینو و دکتر بروگسی از زمره نویسندگانی بودند که با کتابهای خود نام ایران را به نیکی بر سر زبانها افکندند (مرسلوند،12:1376).
به هر حال هرچند که در دورهی مذکور روند ورود گردشگران خارجی به ایران رو به تزاید گذاشته بود و لیکن هیچگاه به عنوان صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژهای باشد و درآمدزایی نماید مورد توجه نبوده است. صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر ایران و تمدن این سرزمین باستانی رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال 1314 ادارهای در وزارت کشور به نام ادارهی امور گردشگری تأسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچههای راهنمای گردشگری ایران میبود. بعد از شهریور 1320، ادارهی مذکور جای خود را به «شورای عالی گردشگری» داد که زیر نظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال 1342 هیأت وزیران تأسیس «سازمان جذب سیاحان» را تصویب کرد و این سازمان رسماً کار خود را آغاز نمود (رضوانی،192:1379). این سازمان که به ارائهی طرحها و برنامهریزیهای وسیع زیربنایی در امر گردشگری موفق شد، در سال 1353 جزء تشکیلات وزارت اطلاعات درآمد و نخست عنوان «وزارت اطلاعات و گردشگری» مسؤول تنظیم امور ایرانگردی و گردشگری میشود (محلاتی،280:1380). از آن بعد ادارهی ایرانگردی و گردشگری به وسیلهی چهار شرکت سهامی با نظارت وزارت اطلاعات و ایرانگردی اداره شد.
پس از انقلاب اسلامی در سال 1358 به منظور جلوگیری از تداخل وظایف و هماهنگ نمودن فعالیتها وسایل مربوط به گردشگری این چهار شرکت در یکدیگر ادغام گردید و «سازمان مرکز ایرانگردی و گردشگری» با بافت و خطمشیهای جدید و اهدافی متمایز از گذشته تشکیل و شروع به کار نمود. این سازمان اداره و بهرهبرداری از واحدهای اقامتی به شکل مهمانخانه، مهمانسرا، اردوگاه، کلبه، چادر، غذاسرا، چاپخانه، پیست اسکی، تأسیسات کنار دریا، آبهای معدنی، مراکز آموزشی زمستانی و هر نوع محل مناسب دیگری برای ایرانگردی و گردشگری به عهده دارد (محلاتی،2:1380-1). بعد از آن سازمان میراث فرهنگی در سال 1364 از یازده اُرگان دولتی تحت نظارت وزارت فرهنگ وآموزش عالی، و در سال 1372 از وزارت آموزش عالی منتزع و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وابسته گردید(مجموعه قوانین و مقررات سازمان میراث فرهنگی، 12:1372).
دوباره در سال 1383 با مصوبه شورای عالی اداری سازمان میراث فرهنگی با سازمان ایرانگردی وگردشگری ادغام گردید، در همان سال این سازمان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتزع وتحت عنوان یکی از معاونت های ریاست جمهوری ادامه فعالیت داد.
بنابراین در سال 1385 با مصوبه شورای عالی اداری سازمان صنایع دستی با سازمان میراث فرهنگی وگردشگری ادغام گردید.
(منبع:http://isfahancht.ir{همه مطالب با ذکر نام نویسنده است.})
از گذشتههای دور مردم به منظور خرید، گشت و گذار، بازدید از اماکن تاریخی و شهرهای بزرگ، با ابتداییترین وسایل به سفر میرفتند. آنان اغلب در قالب کاروان و بطور دستهجمعی سفر میکردند. بسیاری از این کاروانها راهنمایانی نیز داشتند. سفرهای فردی نادر و خطرناک بود. شاید بتوان سومریان را اولین قومی دانست که اقدام به سفرهای تجاری میکردند. در مصرحدود پنج هزار سال پیش سفرهای دریایی آغاز شد. پس از اختراع چرخ، چرخ و ارابههای چرخدار را از هر راهی نمیتوانستند عبور دهند. به همین منظور راهها ساخته شدند. اورها، بابلیان، مصریان، ایرانیان و یونانیان در این زمینه پیشگام بودند. آتن از نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد به شهری با جاذبههای فراوان برای گردشگری تبدیل شده بود. اما امپراطوری روم با ثروت و امکاناتی که برای مردمانش فراهم کرده بود و جادهها و جاذبههای گردشگری و امکانات اقامت مسافران، جزء اولین کشورهایی بود که نوعی از گردشگری را پایهگذاری کرد که به سبک و سیاق گردشگری امروزی نزدیک است. «رومیها برای دیدن بناهای تاریخی مانند معابد مشهور در مدیترانه به ویژه اهرام و آثار تاریخی مصر سفر میکردند. یونان و آسیای صغیر محل بازیهای المپیک، آب گرمهای طبی، استراحتگاههای ساحلی، تماشاخانهها، جشنها و رقابتهای پهلوانی از جاذبههای گردشگری آن دوران به شمار میآید.

در قرنهای چهارم و پنجم میلادی با سقوط امپراطوری روم، امنیت سفرهای تفریحی و گردشگری در اروپا دچار بحران شد و از فروپاشی این امپراطوری (یعنی آغاز قرن وسطی) تا دورۀ رنسانس (تا قرن 14 م) سفر در اروپا با خطرات بسیار همراه بود. مهمترین حادثه قرون وسطی در اروپا را میتوان جنگهای صلیبی دانست.
یکی از عواملی که سفر را در دنیای باستان توسعه داد تجارت کالا علیالخصوص ابریشم و ادویهجات بود که از شرق به غرب حمل میشد و برای این منظور جاده ابریشم احداث شد که تا قرنها محل عبور تجار، مسافران و نمایندگان حکومتها در زمانهای قدیم بود. مارکوپولو Marco Polo جهانگردی که در قرن سیزدهم از ایتالیا به چین سفر کرد، بیشتر مسیر خود را از این طریق طی نمود او از کشورهایی مثل ایران، هند و چین عبور نمود. وی نخستین سیاحتگر غربی بود که با سفرنامهاش، تعداد بسیار زیادی از مردم را به جهانگردی علاقمند ساخت.

سفر در میان مسلمانان نیز بسیار متداول بود. اصولاً بينش اسلامي بينش جهانگرايي و دنياگرايي است. قرآن کریم در آیات بسیاری سفر را توصیه کرده است؛ «قل سيروا في الارض ثم انظرو كيف كان عاقبهالمكذبين» (انعام ـ 11، نحل ـ 36، نمل ـ 69) .در مجموع سیزده آیه شریفه در قرآن کریم درباره سیر و سیاحت و زمین گردی و جهان گردی است. در پی همین تاکیدها و سفارشهای قرآن مجید از پیغمبر (ص) و ائمه معصومین (ع)، احادیث بسیاری راجع به سیر و سفر روایت شده است. پژوهشهاي دقيق و قابل توجهی از سوی جهانگردان مسلمان انجام شده است.

تاریخچه گردشگری در ایران :
در تمامی دوران باستان (قبل از اسلام) شهرها، راهها، اقامتگاهها در امپراطوری ایران در حال گسترش بودند و به دلیل وجود یک امنیت نسبی سفر نیز در بین بازرگانان و اشراف رواج داشت. نوشتههايي در دست است كه از سفر بعضي از يونانيان و روميان به ايران در دوران پيش از اسلام حكايت دارد. پس از ورود اعراب مسلمان به ایران تا قرنها وضعیت آبادانی در ایران رو به اضمحلال گذاشت با این حال به دلیل بنیانهایی که از دوران باستان در ایران وجود داشت از رونق و امکانات سفر برخوردار بود. از آنجا که مسلمانان در پی فتح و اکتشاف دیگر سرزمینها بودند جهانگردی در قرون 9 و 10 میلادی به بعد در ایران رواج یافت از جمله معروفترین جهانگردان این دوران میتوان ناصرخسرو قبادیانی (قرن 9 میلادی) اشاره کرد. از سوی دیگربه تدریج و به ویژه طی قرون هفتم به بعد جهانگردان غربی نیز در پی سفر به شرق و از جمله ایران برآمدند. در قرون اولیه دوران اسلامی به پیروی از دوران پیش از اسلام سعی شد اقامتگاههایی در ایران تأسیس شود که بسیاری از آنها همچنان بر جای مانده است. نخستين كسي كه از در دوران بعد از اسلام از مغرب زمين به ايران سفر كرد و سفرنامهاي را هم در شرح مسافرت خود به ايران نگاشت، بنيامين تودلاي اهل اسپانيا بود.

ایران در در دوران صفویه (قرون 16 و 17 میلادی) و علیالخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد. دوره سلطنت «شاه عباس اول» تا انقراض سلسله صفوي را ميتوان يكي از مهمترين ادوار توسعه جهانگردي در ايران به حساب آورد، اين توسعه به چند عامل بستگي داشت كه مهمترين آنها عبارت بود از امنيت و توسعه راههاي ارتباطي و تأسيسات اقامتي.
در این دوره جهانگردان بسیاری به ایران سفر کردند که معروفترین آنها میتوان به آنتونی و رابرت شرلی ،جان باپتیست تاورنیه ، سر توماس هربرت ،جان کلاردین اشاره کرد.
پس از دوره صفویه به دلیل ناآرامیهای و بیثباتی تا سالها سرزمین ایران دچار هرج و مرج پی در پی شد اما از اواسط دوران قاجاریه با ثبات تدریجی داخلی از یک سو و گسترش پدیدۀ استعمار و رقابتهای بین کشورهای قدرتمند اروپایی سفر به ایران رازهای باستان شناسی و تاریخی بسیاری رادرایران گشود. سير و سياحت ايرانيان و میل آنان به گردشگري در اروپا، از عصر مشروطيت رو به فزوني نهاد.

علل کاهش توریست به ایران
موانع و تنگناهای فرهنگی موجود در جهانگردی ایران ابعاد مختلفی دارد که اهم این موانع را می توان به شرح ذیل بر شمرد:
۱- بیم از اثرات مخرب جهانگرد بر فرهنگ
نگاهی به دیدگاههای افراد جامعه در ارتباط با ورود جهانگردان به ایران حاکی از آن است که بسیاری از افراد هنوز هم جریانهای توریستی را با دید منفی ارزیابی می کنند و چنین می پندارند که توریسم موجب تخریب و آسیب رسانی به فرهنگهای محلی در کشور می شود.
۲- پندارهای نادرست جهانگردان از ایران
یکی دیگر از موانع فرهنگی موجود در زمینه جذب توریست به کشور، پندارهای نادرست بسیاری از توریستهای خارجی درباره ایران و پندارهای نابجای پاره ای از مسوولین دیگر کشورها در مورد این کشور می باشد.
انعکاس پاره ای از مسایل بعد از انقلاب به طور نادرست از سوی محافل خبری مختلف در جهان موجب شده است تا پیشینه ذهنی نامناسبی از طرز رفتار ایرانیان با خارجیان ایجاد شود و بسیاری از افراد جهانگرد که خواهان مسافرت به ایران هستند، انگیزه لازم برای مسافرت به ایران پیدا نکنند.
۳- عدم تبلیغات مناسب در زمینه جاذبه های سیاحتی ایران
عدم شناخت جهانگردان از جاذبه های کشور موجب کاهش میزان جهانگردی در کشور شده است. علاوه بر آن در خارج از ایران نیز تصویر نامناسبی از کشور ترسیم شده است. لازم است رسانه های ایران بویژه؛ رادیو و تلویزیون نقشی فعال در زمینه معرفی واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ایران ایفا کنند.
در این زمینه نمایندگیها و رایزنیهای ایران نیز می توانند نقش اساسی و بهینه ای داشته باشند. علاوه بر ان تبلیغات قوی می تواند در آگاهی دادن به توریستها در مورد آب و هوای نواحی مورد نظر از لحاظ خوراک و پوشاک، آداب و رسوم، حمل و نقل، نقشی اساسی ایفا کنند.
4- عدم شناخت سلایق جهانگردان و سیاحان خارجی
یکی از مهمترین ابزارها برای جذب جهانگردان خارجی میزان آشنایی با انگیزه سیاحان، سلایق و علایق آنانست.
با توجه به عناصر فرهنگی، ارزشها و هنجارها حاکم مناسب است که آگاهی و شناخت کافی از علایق و انگیزه های سیاحان خارجی داشته باشیم. بالاخص در ارتباط با سیاحان کشورهای مسلمان و آسیایی که هم از نظر مذهبی و هم از نظر فرهنگی نزدیکی بیشتری با ما دارند.
۵- مشروط کننده های فرهنگی و مذهبی کشور
مسایل مذهبی موجبات مشروط سازی در ورود جهانگردان می شود. خصوصاً خانمها که در بدو ورود باید از نظر حجاب ضوابطی داشته باشند واین ضوابط و قواعد قیود تورستها می شود، این قیود و محدودیتها سبب می گردد جهانگردان کمتر جذب سفر به ایران بشوند. به عبارت دیگر برنامه ریزی مناسب جهانگردی باید به نحوی باشد که در حین حفظ ارزشها و عناصر ارزشمند فرهنگی، بتواند آنگونه که شایسته است نسبت به جذب سیاحان و جهانگردان خارجی اقدامات لازم را به عمل آورد.
۶- موانع فقهی و مذهبی
بسیاری از جهانگردان غیر مسلمان مشتاق دیدار از اماکن مقدس ایران بوده اند که با توجه به غیر مسلمان بودن و به جا نیاوردن آداب لازم در زمینه ورود به این اماکن با مشکل مواجه بوده و هستند. مادامیکه چنین تنگناهای ساختاری وجود داشته باشد، کوشش در جذب جهانگردان خارجی آنهم جهانگردان غیر مسلمان با موانع و مشکلاتی مواجه خواهد بود.
۷- ضعف تحقیقاتی و پژوهشی در این زمینه
بدلیل ضعف فعالیتهای جهانگردی تحقیق و مطالعه نیز در این زمینه با رکود و محدودیتهای زیادی روبروست. از بین مؤسسات تحقیقاتی دانشگاهها، هیچ یک گرایش خاصی برای تحقیق در زمینه جهانگردی ندارند. در سالهای قبل از انقلاب، طرح جامع جهانگردی کشور توسط مشاورین توریست کنسولت برای دولت ایران تهیه شده بود همچنین در کنار آن طرحهای موردی و منطقه ای زیادی نیز انجام شده بود. لیکن از آنجایی که شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم برای تهیه این طرحها، پیش فرضهای حاکم بر زمان خود را تعیین و دیکته کرده بودند، متأسفانه در حال حاضر هیچکدام از آنها برای شرایط امروز قابل استفاده نیستند.

تاریخچه گردشگری در جهان
گردشگری در جهان به همراه آغاز مدرنیته شکل گرفت. مدرنیته اشکال مختلف زندگی را تنها بر پایه قابلیتهای آنها در تولید منافعی که توسط افراد مصرف میشوند، مورد ارزیابی قرار داده و با مفاهیمی همچون همواره به پیش رفتن و کنار گذاردن کهنه نگرش تازه انسان را به جهان و به خویش سبب گردید و بدین گونه با پیدایش بعد تازهای از دگرگونی دائمی، انهدام رسوم و فرهنگ سنتی را در صحنهی زندگی اجتماعی رقم زد. تفکیک میان کار و اوقات فراغت یکی از این دگرگونیها میباشد که در آن کار در قالب ضرورت و گردشگری در قالب اوقات فراغت، که دمی آسودن از کار را برای تجدید قوا فراهم میآورد، قرار میگیرد. اوقات فراغت به عنوان زمانی از بیداری انسان، که فرد بتواند آن را به میل و دلخواه خود بدون هیچ گونه الزامی بگذارند، در مدرنیته مابین تمایز خانه و کار صورت رسمی به خود گرفت. اوقات فراغت به عنوان یک مفهوم جدید نمایانگر گذار از کار در مفهوم سنتیاش بود که با توسعه نوآوریهای تکنولوژیکی و مدیریتی، با افزایش مصرف در جهان بوروکراتیک؛ عقلگرا و افسونزدایی شده، این فرصت را مهیا کرد ـ که هر چند کوتاه ـ انسان از اجبارها و محدودیتهای نظم اجتماعی مدرن رها شود.
این رهایی با فشار ناشی از انقباض اجتماعی حاصل از روند مدرنیته، گذران اوقات فراغت را در قالب گردشگری تسهیل نمود و انسان مدرن فارغ از عمق فرهنگی نهفته در اوقات فراغت به عنوان گردشگر تنها رهایی از وظایف مدرن را دنبال نمود. جریان گردشگری شکل گرفته در این چارچوب نیز، انسان مدرن را با انگیزه تفریح در روند بازساخت شده سرمایهداری، به جستجوی محیطهای گوناگون برای تمایز از محیط کار و تفریح واداشت. انسان در این رابطه توانست که نیاز به تفریح و استراحت و آرامش و دور شدن از گرفتاریهای زندگی مدرن را که یک مسأله عمیق اجتماعی ـ فرهنگی دوران عصر مدرن است را به صورت سطحی حل کند. خود همین امر به علت مسائل سرمایهداری و تکنولوژیکی در یک حالت تضاد با تبارهای درونی قرار داد. کار و تلاش بیشتر، خستگی و تحمل فشارهای روحی روانی بیشتر برای داشتن پسانداز برای رفتن به مسافرت و گردش برای استراحت. هر چه زندگی ماشینیتر و تکنولوژی زدهتر میگردد، این مسأله تضاد بین کار و استراحت(لااقل برای توده مردم) بیشتر میگردد.
سرمایهداری در مدرنیته اولیه در پویش سرمایهداری تجاری، نخستین انباشت سرمایه را در سده هفده و هجدهم در اروپا تجربه کرد. این انباشت همراه با انقلاب راهها در فاصله زمانی 1745 تا 1760 و تنزل قیمتهای حملونقل اولین جلوههای گردشگری مدرن را در چارچوب سفرهای آموزشی در اروپا شکل داد. در این میان گردشگری در رابطه مستقیم با توانمندی مالی در چارچوب تورهای خاصی شکل می گرفت که به سفرهای آموزشی (G. T) معرف بودند. سفرهای آموزشی اولین جلوههای گردشگری مدرن را در در اروپا شکل داد. بیشتر اعضای این سفرهای آموزشی برای کسب دانش و تجربه های جدید به مسافرت می رفتند. معمولاً این افراد از طبقات بالای اجتماع بودند که برای کسب دانش و فرهنگ مسافرت می کردند. اصولاً پسران خانواده های مرفه برای دیدن آثار باستانی، مطالعه و نیز فراگیری علوم معماری و تاریخ به کشور خاصی اعزام می شدند.
اما در مدرنیته علیا پایه و اساس گردشگری دسته جمعی امروزی به وجود آمد. در این دوره تغییرات اقتصادی و اجتماعی عمیقی به وجود آمد که از آن جمله مهاجرت کارگران کشاورز از مناطق روستایی و روی آوردن آنها به شهرنشینی بود. انقلاب صنعتی قدرت بخار را که در قطارها و کشتی ها مورد استفاده قرار می گرفت، معرفی کرد. تغییرات اجتماعی، موجب تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانی اجتماع گردید و این طبقه توان بیشتری یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت برود ؛ در نتیجه افزایش تقاضا برای مسافرت باعث شد که مسافرت های تخصصی طبقه مرفه تورهای آموزشی شکل تازه ای به خود بگیرد.
روند توسعه گردشگری در چارچوب اقتصاد سرمایهداری با افزایش نوآوریهای تکنولوژیکی و مدیریتی همراه با سیر تحول اجتماعی ناشی از آنها، در میل به مصرف اوقات فراغت بیشتر در مدرنیته متأخر ابعاد دیگری به خود گرفت. تولید انبوه که در این دوره در چارچوب فوردیسم شکل گرفت، نشان از یک روند دگرگون کننده داشت. در این شیوه، تولید انبوه کالا به یک هنجار بدل شد و تولید استاندارد شده، تولید محصول با استفاده از فرآیندهای گروهی (سیستم خط تولید انبوه)، تولید به مقدار بسیار زیاد و بهرهگیری از الگوی یکسان (یخچال، لباسشویی، تلویزیون و غیره) در عرصههایی مانند مهندسی، کالاهای الکترونیکی و اتومبیل یک مشخصه بارز به حساب میآمد. کارخانجات تولیدی به طور معمول در مقیاسهای بزرگ اندازه ایجاد شد. در بالاترین سطح کارخانه فورد در دیترویت چهل هزار کارگر را در یک مجموعه عظیم گرد آورده بود و از آنجا که تولید انبوه کم هزینه، به اقتصادهایی با مقیاس کلان نیاز داشت، دارا بودن صدها یا هزاران کارگر امری عادی بود. تسری تولید انبوه به تمامی سطوح اقتصاد سرمایهداری، گردشگری را نیز در برگرفت. گردشگری در این میان با کسب ویژگیهای سرمایهداری در چرخه تولید ـ مصرف، نه به عنوان سفری برای تجربه گردشگری، که «خود» کار محسوب گردید. این «خود» به شکلگیری گردشگری انبوه فرصت داد که در آن گردشگری به عنوان محصولی بستهبندی شده و استاندارد به عنوان دو هفته تعطیلات در سال و در کنار دریا ارائه گردد.
سواحل در گردشگری انبوه از اهمیت بالایی برخوردار بودند و گردشگران به وسیله تورهای گردشگری به صورت دستهجمعی به مناطق ساحلی روی میآورند و امتداد آرامش در خانه را در این مکانها جستجو میکردند. «به عنوان مثال سواحل دریای مدیترانه نمونه خوبی برای گردشگری انبوه است. به گونهای که رشد سفر به این سواحل از کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی افزایش چشمگیری یافت.
این گردشگران از نظر فرهنگی خود را بالاتر از میزبانانشان دانسته و به همین دلیل احتیاج به آشپزی و امکانات مربوط به محیط خود را در خارج از کشور خود داشتند. آنان هر چند به دنبال آرامش بودند ولی معمولاً باعث به وجود آوردن تأثیرات مخرب بسیاری برای میزبانان خود میشدند. بطور کلی گردشگری انبوه نشان دهنده مصرف چشمگیر اوقات فراغت در مکانهای استاندارد شده بود، که با افزایش بهرهبری از فضاهای گردشگریـ بخصوص در سواحل ـ حداکثر باز خور منفی را ایجاد مینمود.
در این میان گردشگری در عصر حاضر نه به عنوان یک مسافرت، سیاحت، تفنن و... بلکه به یک فعالیت عظیم اقتصادی بدل گشته است به طوری که درسال 2000 تعدادکل گردشگران در دنیا، بالغ بر 702 میلیون نفر بوده که از طریق مسافرت این تعداد نفر به نقاط مختلف جهان حدود 621 میلیارد دلار وارد چرخه اقتصادی جهان گردیده است. پیش بینی ها حاکی از آن است که تا سال 2010 میلادی این صنعت به مبلغ غیر قابل باور 15 تریلیون دلار در سال دست خواهد یافت. آنچه در این مقوله از اهمیت اساسی برخوردار است، آن است که گردشگری با تمامی انواع و اشکالش در حال تبدیل به فعالیت اقتصادی پیشتاز جهان در ربع اول قرن 21 و مهم ترین وسودآورترین تجارت جهان است.
تاریخچه گردشگری در ایران و جهان
تاریخچة گردشگری
پدیدة گردشگری ریشه در حرکت و جابه جایی دارد و تحرک بخش لاینفک زندگی انسانهاست. از این رو می توان گفت که تاریخ صنعت گردشگری شاید به قدمت فعالیتهای نوع بشر است و فقط اشکال و اهداف آن متفاوت بوده است.(حیدری،1389: 11) گردشگری پدیدهای است کهن که از دیر زمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف، به موضع فنی، اقتصادی و اجتماعی کنونی خود رسیده است.( رضوانی، 1385: 27) گردشگری بر بنیاد عامل اساسی سفر و جا بجایی قرار دارد. در نتیجه دگرگونیهای آن تابع تغییرات مختلفی از قبیل دگرگونیهای ناشی از انگیزه سفر و وسیله حمل و نقل میباشد. سفر در سرشت انسان است، آدمی چنان آفریده شده و چنان هستی گرفته است که باید به سفر برود.
انسان از دیرباز برای رهایی از تنهایی و سختی و نیز وابستگیهای محلی و عادات و آداب و رسوم یکنواخت و مکرر زندگی خود دست به سفر میزده است، در میان انگیزههای مختلف سفر نیاز روانی بیش از همه برانگیزاننده امواج تودههای انسانی در امر مسافرت و جا به جایی است. ( همــان منبع: 28)
عهد باستان
بشر اولیه از آغاز، در سطح زمین به دنبال کنجکاوی، شناخت طبیعت و برای یافتن غذا، پناهگاه، فرار از خطر و کسب امنیت وگذران اوقات فراغت محیط زندگی بهتر پیوسته در زمین به جستجو وگردش مشغول بوده است. با گذشت زمان چنین حرکتها و جنبش هایی به صورت میل به گردش همراه با شور و نشاط، ماجراجویی و اکتشاف تغییر شکل داد و امروزه میل به سیر و سفر به عنوان گردشگری مطرح گردیده است.
مردم تمدن های ماقبل تاریخ با انگیزه بدست آوردن غذا، دوری از خطر و نقل مکان به آب و هوای مساعد مسافرت می کردند. با افزایش مهارت و کسب فنون نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه بدوشی کاهش یافت و دیگر با انگیزه تجارت و معامله کالا مسافرت می کرد. از آنجا که امپراتوریهای عهد باستان در قاره های آفریقا، آسیا و خاور میانه ایجاد شدند زیر بنای اقتصادی بوجود آمد که باعث ایجاد جاده ها و راه های آبی و همچنین وسایل نقلیه ای برای سهولت راه شد. (چاک،وای گی، 1385: 27)
قدیمیترین اشکال گردشگری که در اروپا بسیار رایج بوده، مسافرتهای اشراف و شاهزادههای جوان بوده است که به منظور آشنایی با شیوههای مختلف حکومت و زندگی مردم به نقاط مختلف صورت میگرفته است. چنین مسافرتهایی جزئی از برنامههای سنتی آموزش و پرورش آنان را تشکیل میداده که بعضاً تدارک آن توسط سازمانهای ویژهای که ماموریت ترتیب دادن آن را به عهده داشتند انجام میگرفته است. گردشگری و سفر از جمله عادات قدیم طبقه حاکم و ثروتمند بوده است، هاردین امپراطور رم در فاصله سالهای 117 تا 138 میلادی به قصد سیاحت و نظاره لحظه طلوع آفتاب از ستیغ قله آتنا رنج سفر را بر خود هموار کرد تا به خواستههایش دست یابد و رومیان صاحب مال و جاه و مقام نیز همواره به منظور اقامت و کسب درآمد و گذران اوقات فراغت، خانههایی را در روستاهای پیرامونی شهر محل سکونت خود خریداری کرده و مورد استفاده قرار میدادند. (رضوانی، 1385: 27)
تا آنجا که اطلاعات تاریخی نشان می دهد، قرنهای پیش از میلاد مسیح، فینیقی ها که مردمی تجار پیشه بودند، از طریق دریا و زمین برای عرضه و فروش محصولات خود و خرید اجناس و محصولات دیگران سفر می کردند و این شجاعت و استقبال آنها از خطر، راه را برای نشر تمدن وگسترش فرهنگ اقوام مختلف و آشنا ساختن آنها با یکدیگر هموار می ساخت(کاظمی،8:1385).
- قرون وسطی
در جوامع شرقی میتوان نمونههایی از صور گذران اوقات فراغت و گردشگری تفریحی را در میان گروههای اشرافی ردیابی کرد، مثلاً برنامههای شکار دسته جمعی درباریان که در فرهنگ نقاشی ایران و در هنر مینیاتور منعکس است، خود حکایت از وجود نوعی از گردشگری تفریحی و سرگرم کننده در بین طبقات اشراف مینمایند.
اشکال دیگری از گردشگری در دنیای قدیم سفرهای درویشان، قلندران، جاسوسان و مسافرتهای استثنایی ماجراجویان بود، که برای کسب اطلاعات و ارضا حس حادثه جویی خود، صورت میگرفت. اینان اقدام به سفرهای زمینی و دریایی متهورانه مینمودند و با کشف سرزمینها یا راههای تازه اعم از زمینی یا دریایی نامشان به عنوان کاشف در تاریخ ثبت شده است مانند کریستف کلمب، ماژلان، واسکودوگاما و بسیاری از سیاحان و مکتشفین که هنوز برای ما ناشناختهاند. (رضوانی، 1385: 28)
مسافرتهای زیارتی به اماکن و یا شهرهای مذهبی از گذشتههای دور وجود داشته و در بین پیروان تمام ادیان روز به روز رونق گرفته و با استفاده و به کارگیری تسهیلات جدید، گسترش خارق العادهای یافته است. حج یکی از عوامل اصلی در ترغیب مسلمین به گردشگری بوده است. مردمان بیشماری از کلیه نقاط جهان آن روز، به کعبه مشرف میشدند. بسیاری از مسلمانان خصوصاً دو قشر بازرگانان و علما در اثر برخورد با مسلمانان سایر بلاد به سیاحت و زیارت سرزمینهای دیگر ترغیب میشدند. برخی چون ابن فضلان، ابن جبیر، ابن بطوطه و ادریسی آثاری را بر جای گذاشتهاند که بیانگر عظمت تمدن اسلام و پیشتازی علمای مسلمان در این رشته است. اما آنچه مهم است این که بسیاری از سرزمینها برای اولین بار توسط مسلمانان کشف شده است، مثلاً نخستین توصیفی که از سرزمین چین به عمل آمده از سلیمان تاجر است و نخستین گزارش مکتوب درباره روسیه از ابن فضلان است.(همان منبع: 29)
تجارت و مسافرت در اروپای قرون وسطی (قرن پنجم تا چهاردهم میلادی) رونق کمتری داشت، بصورتی که جاده ها تقریباً ازبین رفته و شرایط مسافرت بسیار مشکل و حتی خطر ناک شد. طی این دوره دیدار از کلیساهای مسیحیان نخستیناولویت مسافرت بود زیرا صومعه های زیادی در نقاط مختلف پراکنده بودند و راهبان و کشیشان مسیحی مردم را تشویق به زیارت این مکان ها می کردند. در سده چهاردهم، مسافرت به قصد زیارت به صورت یک پدیده انبوه و سازمان یافته درآمد و شبکه بزرگی از سازمانهای خیریه به کمک طبقات مختلف اجتماعی ایجاد شد. مسیحیان به بیت المقدس و روم مسافرت می کردند و با وجود این که این مسافرتها اساس و رنگ مذهبی داشتند، مسافرتهای تفریحی و اجتماعی هم به حساب می آمدند.
در نیمه دوم سده سیزدهم، مارکوپولو مسیری از اروپا به به آسیا تعیین کرد. او در چین، پی به یک سیستم جاده ای بسیار عالی،که برای اولین بار در زمان سلطنت خانواده چو ساخته شده بود برد (1122-1221 قبل از میلاد). مارکوپولو کتاب خود را بر مبنای این سفر نوشت و این کتاب نخستین منبع اطلاعاتی غرب درباره زندگی شرق در آن دوران قرار گرفت. با اختراع چاپ، کتابها در این زمینه رونق بسیار یافت، برای نمونه کتاب سرجان مندویل به نام مسافرت در سال 1357 به چندین زبان منتشر شد، که شرح مسافرت به نقاط دور و نزدیک دنیا، حتی تا آسیای جنوب شرقی به تفصیل در آن آمده است .
نخستین مسافرت کاروانی (دسته جمعی) مربوط به کاروانی است که در سده پانزدهم از ونیز به بیت المقدس می رفت. پیش از شروع سفر از مسافران مبلغ مشخصی برای هزینه های سفر مانند رفت و برگشت، غذا، استراحتگاه، حیوان برای حمل مسافر و بار و پولی که به عنوان رشوه باید پرداخت می شد، می گرفتند. نخستین نمونه (تاریخچه) غذاهای فوری امروزی را می توان در مسیر این مسافرتهای پرجمعیت مشاهده کرد. فروشندگانی که انواع غذاها، میوه ها، گوشت، ماهی، نان و شیرینی جات را به زوار می فروختند، بدین منظور چادرهایی در مسیر کاروانها زده بودند. (چاک،وای گی، 1385: 28)
- رنسانس
از سده چهارده تا هفده، بیشتر مسافرتها با هدف کسب دانش و تجربه آموزی انجام می شد. در انگلستان، ملکه الیزابت اول برای تربیت و پرورش نمایندگان خارجی مسافرتهایی را برای آنها فراهم کرد و دانشگاههایی مانند آکسفورد و کمبریج در انگلستان و سالامانکا در اسپانیا به همراه بورس تحصیلی برای دانشجویان ایجاد نمود .
کاروانهای مسافرتی دوره الیزابت پس از چندی، دارای ساختار و سازمانی منظم گردیدند و آن را «گراند تور» نامیدند. این کاروانها کار خود را در نیمه سده هفده شروع کردند و تا نیمه سده نوزده پا برجا بودند. بیشتر اعضای این کاروانها برای کسب دانش و تجربیات جدید به مسافرت می رفتند، معمولا این افراد از طبقه بالای اجتماع بودند که برای کسب دانش و فرهنگ مسافرت می کردند. (همـان منبع: 30)
تا آنجا که اطلاعات تاریخی نشان میدهد، سیر و سیاحت برای استراحت و تفریح از اوایل قرن شانزدهم شروع شده و مردم برای بازدید از شهرهای بزرگ و معروف دنیا اقدام به مسافرت نمودهاند.
سوابق تاریخی و معروفیت شهرها و جاذبههای مختلفی که در آنها وجود داشت انگیزه سفر نخستین مسافران تفریحی بوده است. در قرن هفدهم هجوم مسافران به فرانسه، به جایی رسید که موجب شد شخصی به نام سن موریس در سال 1672 نشریهای به نام راهنمای سفر به فرانسه منتشر نماید. مسافران غالباً از کشورهای آلمان، لهستان، دانمارک، سوئد، هلند و انگلیس به فرانسه سفر میکردند. ( رضوانی،1385: 30)
گراند تور یک راهنمای سفر داشت که در سال 1778 توسط توماس نوگنت تهیه شد و پر فروش ترین کتاب معرفی گردید. (چاک،وای گی، 1385: 30)
در مجموع میتوان گفت، توسعه گردشگری مرهون پیشرفتهای حاصل در وسایل حمل و نقل بوده است، زیرا تحول حمل و نقل که همراه با افزایش سرعت وسایل مسافرت، ارزانی و آسایش نسبی آن بود انقلاب بزرگی در صنعت گردشگری به وجود آورد و باعث گردید تاسیسات پذیرایی گردشگری به سرعت توسعه یابد. هتلهایی با استانداردهای مختلف ساخته شد. متلها و اردوگاهها به جای مسافرخانههای قدیم مورد استفاده توریست ها قرار گرفت.
همچنین لازم به ذکر است که پیدایش گردشگری با مفهوم امروزی آن ناشی از تحولات قرن نوزدهم است که انقلاب صنعتی موجب اختراع وسایل رفاهی بسیار گشت و در نتیجه زندگی در شهرها طاقت فرسا شد از این رو نیاز مردم به استراحت و مرخصی و پیدایش وسایل مسافرتی راحت و سریع مانند هواپیما، کشتی، قطار، اتومبیل موجبات توسعه گردشگری را بیش از پیش فراهم آورد. ( رضوانی، 1385: 31)
-انقلاب صنعتی
مهمترین تأثیر و پایه گذاری گردشگری به شکل جدید با انقلاب صنعتی شروع می شود. در این دوره تحولات اساسی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع بویژه در کشورهای غربی بوجود می آید. انقلاب صنعتی تغییرات شگرفی در حمل و نقل با ساخت ماشین ها، قطار و کشتی بوجود آورد.
انقلاب صنعتی که از سال 1750 تا 1850 ادامه یافت، پایه و اساس گردش های دسته جمعی را که امروز ما با آن آشنا هستیم، به وجود آورد. در این دوره تغییرات اجتماعی موجب تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانی اجتماع گردید و این طبقه توان بیشتری یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت برود، در نتیجه افزایش تقاضا برای مسافرت باعث شد که مسافرت های تخصصی طبقه اشراف گراند تور شکل تازه ای به خود بگیرد و به مسافرتهای تفریحی در سطح عمومی تبدیل شود.
برخی از مکانهایی که تا آن زمان محل تفریح و گردش خانواده های ثروتمند و مرفه بود، گسترش یافت و تاسیسات جدیدی بوجود آمد تا بتواند فضای لازم را برای طبقه متوسط جامعه به عنوان بازار بزرگی بوجود آورد (البته در مقایسه با تعداد اندکی از این مکانها که در گذشته برای اشراف و ثروتمندان تهیه شده بود). اگر چه این مسافران جدید هزینه های زیادی نمی پرداختند، ولی تعداد روز افزون آنها این کمبود را جبران می کرد. (چاک،وای گی، 1385: 30)
مهاجرت های روستا شهری، پدید آمدن ماشین ها، قطار، کشتی ها نیز در توسعة گردشگری تأثیر گذاشتند. حادثة مهم دیگری که بر صنعت گردشگری اثر گذاشت، فناوری های نوین بانکی از جمله چک مسافرتی بود که آمریکایی ها ابداع کردند. از اواخر قرن نوزدهم، گردشگران آمریکایی به اروپا سرازیر شدند. اثر اقتصادی، افزایش درآمدها، افزایش اوقات فراغت و توسعة شبکه های حمل و نقل سریع و ارزان، همگی شرایطی را به وجود آوردند که باعث رشد بازاریابی در بخش گردشگری شد. (کاظمی،1386: 8-11)
با پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی بوجود آمده در قرن بیستم دسترسی مردم به امکانات و خدمات و توانایی مالی، مسافرت و گردش برای توده های مردم در اکثر کشورها امکانپذیر گشت. تکنولوژیهای نوین مانند رایانه، خطوط هواپیمایی، ارتباطات ماهواره ای و اینترنتی و روبات باعث تغییر شیوه زندگی شد و همچنین باعث شد به دلایل متعدد بر میزان مسافرت و گردش افزوده گردد.
ایران نیز یکی از کشورهایی است که به خاطر قدمت طولانی، از کشورهای صاحب تجربه و سابقه در گردشگریمحسوب می شود. موقعیت جغرافیایی، تنوع نژادی و قومی و فرهنگی و جاذبه های طبیعی و متنوع و همچنین ویژگی های اخلاقی مردم و علاقه به سیر و سفر از عوامل اصلی قدمت طولانی گردشگری در این کشور محسوب می شود.
پیشینه تاریخی گردشگری در ایران
گردشگری پدیدهای است که از زمانهای بسیار دور، در بین انسانها وجود داشته و این پدیده کمکم رواج داشته تا امروز با توجه به تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به صورت کنونی رسیده است. ایران یکی از ده کانون مهم شکلگیری تمدن بشری در جهان بوده است و نخستین آثار مدنیت که در این سرزمین کشف شده، به هزارهی پنجم پیش از میلاد مسیح تعلق دارد (محلاتی،270:1380). چنانکه ورود آریاییها در هزارهی دوم پیش از میلاد به این کشور و حکومت عیلامیها، مادها، هخامنشیان، ساسانیان و ... حکایت از ایجاد تمدن پربار و دیرینه در این سرزمین دارد. در عین حال این کشور در طی دورههای مختلف مورد توجه بسیاری از افراد بوده که به منظورهای خاصی از تجارت و دادوستد، تفریحی، فرهنگی و ... به آن مسافرت میکردهاند و همین طور وجود رسوم مختلف در این کشور از جمله پناه بردن به طبیعت در ایام مختلف سال به صورت دستهجمعی و گروهی نشان از وجود روحیهی گردش و تفریح را در بین مردم این سرزمین داشته است (مهدوی،31:1383-30).
بنابراین هرچند مطالعات و تحقیقات انجام شده در زمینهی گردشگری و مسافرت و شیوه و قوانین مربوط به آن در ایران باستان و حتی در ایران پس از اسلام بسیار اندک است، ولی آنچه مسلم است اینکه در ایران قبل از اسلام و حتی قبل از ورود آریاییها به این سرزمین، مسافر و جهانگرد دارای حقوق و امتیازات ویژهای بود که در حکومتهای مختلف در شکلهای مدنی هر دوره حدود و میزان آن یکسان و مشابه نبوده است، بلکه با توجه به انگیزه و هدف مسافر یا جهانگرد، آن حقوق و حدود آن تعیین و اجرا می شده است (محقق داماد،32:1377). علاوه بر این ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و وجود فرهنگ و آداب و رسوم، آثار تاریخی، هنری و میراث فرهنگی خود به طور قطع برای جهانگردان و گردشگران عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشده است (رضوانی،89:1379).
در واقع در مورد مسافرت به نواحی روستایی در این زمان (ایران باستان) تحقیقات و مطالعات، بسیار بسیار اندک است و اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به آداب و رسوم ایرانیان و وجود اکثریت جمعیت در مناطق روستایی میتوان گفت که گردشگری روستایی در ایران از زمان شکلگیری تمدنهای بزرگ و ایجاد شهرها شکل گرفته و گردشگران در این زمان به منظور خاصی به این نواحی سفر میکردهاند (مهدوی،31:1383).
در ایران پس از اسلام، با توجه به سابقهی زندگی مدنی و تجربیات حاصل از حسن خلق و رفتارهای موجود نزد ایرانیان که از گذشتههای کهن باقی مانده و همچنین فرهنگ خاص ایرانیان که با میهمان نوازیهای خاص شرقیان توأم بوده و به ویژه در پرتوی اجرای آیات قرآن و احکام اسلامی، گردشگری رونق بیشتری یافته و با ایجاد تأسیسات جدید رفاهی و درمانی، ایجاد مهمانسراها و محلهای پذیرایی از میهمان به طریق وقف باعث شد تا گردشگری در ایران به مرحلهی تازهای برسد که در سفرنامهها و یادداشتهای سیاحان متعدد و مشهور اعم از ایرانی و خارجی به نیکی یاد شده است (محقق داماد،36:1377).
لازم به ذکر است که در دورهی بعد از اسلام، قرآن مجید، نهجالبلاغه، روایات و احادیث امامان و بزرگان دین به انحای گوناگون مسلمانان را به گردشگری و گردشگری تشویق و ترغیب نمودهاند. چنانکه از دیدگاه اسلام گردشگری و سیر و سیاحت رشد و تعالی انسانی را به دنبال خواهد داشت که قبلاً ذکر کردیم. بنابراین اسلام ضمن تشویق و تأکید بر گردشگری و سیاحت به فواید معیشتی و بهرهمندی از نعم انبوه خداوندی اشاره مینماید و معتقد است که گردشگری با همهی اثرات و فواید معیشتی و دنیوی، هیچگاه فینفسه ناقض جنبههای اخلاقی، عبادی و سازندگی نفس و هدفهای فراتر از خاک و خدامحوری نبوده، بلکه تمام سفرها تمهیدی است برای سفر به سوی خداوند و صعود به دارالقرار. در زمینهی اهمیت سیر و سیاحت در اسلام و قرآن همین بس که تعداد 29 آیه از 24 سورهی کلام الله مجید به این امر اختصاص دارد که در هفت آیهی اول صراحتاً به عنوان «سیروا فی الارض» و در هفت آیه دیگر عنوان «أفلم یسیروا فی الارض» بیان شده است (فرجی،38:1380).
با توجه به مطالب فوق میتوان دریافت که اسلام تأثیر بسزایی در گردشگری و نحوهی مسافرت و همچنین انگیزههای مسافرت در ایران بجای نهاده است. در این دوره سیاحان زیادی به ایران مسافرت کردهاند و از مناطق مختلف از جمله نواحی و روستایی و ایلات و عشایر این سرزمین دیدن کردهاند که در کتب تاریخی و سفرنامههای مختلف به آن اشاره شده است.
در زمینهی گردشگری، ایران به ویژه از قرن هفدهم میلادی دوران حکومت صفویان به عنوان یک کشور مورد توجه جهانگردان قرار گرفته و اذهان اروپاییان را به خود جلب نموده است، صرفنظر از صدها مسافری که قبل از قرن هفدهم به ایران سفر کردهاند. قرن هفدهم میلادی که مقارن با قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری است را میتوان سرآغاز توجه گردشگری خارجی به ایران دانست. در این دوره میتوان از سیاحان و گردشگران مختلفی از جمله پیتر دلاواله، ژان شاردن، تاورنیه، آنتونی شرلی، مادام دیولافو، جرج کلارک و... که با ملیتهای مختلف به همراه فهرست بلندی که جرج کروزن انگلیسی در پایان قرن 19 میلادی در جهان معروف خود (ایران و قضیهی ایران) از مسافرانی که به ایران سفر کردهاند، نام میبرد که نشانگر جای گرفتن ایران در صدر کشورهای آسیایی به لحاظ تعداد گردشگران در طی قرون 17 و 18 میلادی است.
قرن نوزدهم، قرن متفاوتی در تاریخ گردشگری ایران شناخته میشود. سیاحان، دیپلماتها، بازرگانان، باستانشناسان، محققان و حتی افراد کنجکاو به ایران سفر میکردند تا صرفاً حس کنجکاوی خود را ارضا کنند (مهدوی،33:1383).
در نیمهی دوم قرن نوزدهم، لیدی، شل، وانسون، گوبینو و دکتر بروگسی از زمره نویسندگانی بودند که با کتابهای خود نام ایران را به نیکی بر سر زبانها افکندند (مرسلوند،12:1376).
به هر حال هرچند که در دورهی مذکور روند ورود گردشگران خارجی به ایران رو به تزاید گذاشته بود و لیکن هیچگاه به عنوان صنعت به شکل امروزی که دارای تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژهای باشد و درآمدزایی نماید مورد توجه نبوده است. صنعت گردشگری در ایران از نیم قرن پیش به این طرف به منظور شناساندن مفاخر ایران و تمدن این سرزمین باستانی رسماً شکل گرفت و برای اولین بار از سال 1314 ادارهای در وزارت کشور به نام ادارهی امور گردشگری تأسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچههای راهنمای گردشگری ایران میبود. بعد از شهریور 1320، ادارهی مذکور جای خود را به «شورای عالی گردشگری» داد که زیر نظر وزارت کشور بود و در نهایت در سال 1342 هیأت وزیران تأسیس «سازمان جذب سیاحان» را تصویب کرد و این سازمان رسماً کار خود را آغاز نمود (رضوانی،192:1379). این سازمان که به ارائهی طرحها و برنامهریزیهای وسیع زیربنایی در امر گردشگری موفق شد، در سال 1353 جزء تشکیلات وزارت اطلاعات درآمد و نخست عنوان «وزارت اطلاعات و گردشگری» مسؤول تنظیم امور ایرانگردی و گردشگری میشود (محلاتی،280:1380). از آن بعد ادارهی ایرانگردی و گردشگری به وسیلهی چهار شرکت سهامی با نظارت وزارت اطلاعات و ایرانگردی اداره شد.
پس از انقلاب اسلامی در سال 1358 به منظور جلوگیری از تداخل وظایف و هماهنگ نمودن فعالیتها وسایل مربوط به گردشگری این چهار شرکت در یکدیگر ادغام گردید و «سازمان مرکز ایرانگردی و گردشگری» با بافت و خطمشیهای جدید و اهدافی متمایز از گذشته تشکیل و شروع به کار نمود. این سازمان اداره و بهرهبرداری از واحدهای اقامتی به شکل مهمانخانه، مهمانسرا، اردوگاه، کلبه، چادر، غذاسرا، چاپخانه، پیست اسکی، تأسیسات کنار دریا، آبهای معدنی، مراکز آموزشی زمستانی و هر نوع محل مناسب دیگری برای ایرانگردی و گردشگری به عهده دارد (محلاتی،2:1380-1). بعد از آن سازمان میراث فرهنگی در سال 1364 از یازده اُرگان دولتی تحت نظارت وزارت فرهنگ وآموزش عالی، و در سال 1372 از وزارت آموزش عالی منتزع و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وابسته گردید(مجموعه قوانین و مقررات سازمان میراث فرهنگی، 12:1372).
دوباره در سال 1383 با مصوبه شورای عالی اداری سازمان میراث فرهنگی با سازمان ایرانگردی وگردشگری ادغام گردید، در همان سال این سازمان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتزع وتحت عنوان یکی از معاونت های ریاست جمهوری ادامه فعالیت داد.
بنابراین در سال 1385 با مصوبه شورای عالی اداری سازمان صنایع دستی با سازمان میراث فرهنگی وگردشگری ادغام گردید.
(منبع:http://isfahancht.ir{همه مطالب با ذکر نام نویسنده است.})