گفتگوی آزاد ((نسخه 247))

[~JaSmIn~]

فرید منم باید تاپیک بزنم از حرفاش !!
اگه روم میشد بهم میگفتم : دختر عموی عزیزم توروخدا رفتی جایی نگو من دختر عموتما :||| آبرومو نبریا !!
اسکل می خوا همزمان هم مدل باشه هم وکیل هم معلم موسیقی
منگل عآشق Zac Efron بود 
نره خر با این سنش عکسشو چسبونده تو اتاقش ماچش می کنه !!
بعدم میخوآی بری starbucks قبول نمیکنه !!
میگه فقد باس بریم Tim hortons 
حالآ چرا ؟
خانوم میگه من اونجا خاطرات خوبی دارم
حالا خاطراتش چی بوده !! ی گارسونی اونجا کار میکرده شبیه Zac بوده !!
منگل ب تمام معناس این دختر !!
بعد بم میگه چرا مسخرم میکنی !!
منم دس خودم نی بخش احساسی مخم کار نمیکنه احساساتی نمیشم ب همین خاطر این آدمای احساساتیو .. خب ب نظرم مسخره میاد لوس بازیاشون !!
اسکل عآشق گارسون Tim Hortons شده بود :||

مشکل از اینه! جمع نبند 

نَ فرید همشون همینن 
وسط اون سرما برف 2 متری منو دعوت کردن خیرسرشون کجا؟! دعوتم کردن بستنی بخورین باهم 
من ک فقد از tim hortons روبروش رفتم ی چیز داغ گرفتم این بستنیارو نگا میکنم یخ نزنم :||
ببین تو بستنی فروشیه آهنگ گذاشته بودن ی تیکه آهنگ boyfriend  از جاستین بیبرو گذاشته بودن !!
دختره احمق اسمشم سیندی بود غش کرد ..:||
من : :|||
بعد اصن آروم و قرآر نداشتن ک عین گاو بستنی میخوردن تو بستنی فروشیه جیغ و داد میکردن :||
آخه آدم تو فوریه تو کآنآدآ تو اون برف بستنی ؟! :||
من همینجام الان بستنی بخورم یخ میزنم :|||