نکات پیرامون سریال دیدنی و فوق العاده زیبای تنهایی لیلا

[sevda0]

یکی از دیالوگ ها و صحنه های زیبا که بنده رو شاد کرد این بود 
لیلا:محمد ببین چقد باد کردم
محمد: تا باشه از این باد کردنا 
انصافا چقد انرژی صرف شده ؟! فیلنامه و کار خععععلی ضعیفه .. حیف به عنوان کم نظیر ترین سریال ایرانی شناخته بشع !!
اقا ازدواجشون اونقدرام ساده نبودا.... خونه که در اختیارشون گذاشتن ... مراسم عقد و عروسی هم که برگزار شد !! 
الان کذوم جوون هست که اول زندگی بتونن خونه داشته باشن ‌... کلا پول نمیدونم از کجا میارن و به چه شکل تو سریال های ایرونی امرار معاش می کنن .. خوده محمد همش اینور اونوره اخرشبم با میوه میان خونه یا اقای ارجمند کلا زندگی نداره که دربست دراختیاره ... سریال های ایرانی اصلا باورپذیری ندارن .. انگار که هیچ هزینه ای صرف فیلم نشده ...
در مورد گریم به شخصه نسرین مقانلو رو اصلا نشناختم  

غم که جز جدانشدنی فیلم های ایرانی هست .. بقول یکی از دوستان اسم فیلم رو باید بدبختر از ستایش میگذاشتن (حالا جریان ستایش چیه رو من نمیدونم)

اما جدای اینهمه یه سکانس کار برام جالب بود وقتی لیلا چادر سرش کرد و محمد گفت مهم اینکه تو دوستش داشته باشی ..
به طور کلی کل فیلم تماقضه!! اولین باریکه محمد با لیلا مواجه میشه اونهمه دستپاچگی لازم بوده واقعا!مگه محمد جوونی با اعتقادات مذهبی قوی نیست این بابا که ازاول هول بود بقول امروزی ها مثل دخترندیده ها عمل کرد..

ضعیف کار شده خدایی