امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امتیازات: 3.4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

[ گُفتگوےِ آزاد ( 262 ) ]

سال دوم راهنمایی بودیم .. کلاسمون طبقه دوم بود..زنگ قران..معلم سی دی گذاشته بود تو ضبط (دیکتشو بلد نیستم ^_^) خودشم که داشت چرت میزد.. من و رها هم نامه بازی میکردیم :>
یهو زلزله اومد .. معلممون چشاش گشاد شد بلند شد فرار کنه حالا هر کاری میکنه نمیتونه از میز بیاد بیرون  25r30
همه بچه ها پناه گرفته بودن .. یهو یه چیز اومد تو بغل من .. دیدم  رها خودشو انداخته تو بغل من .. بچه های کلاس همه پناه گرفته بودن جز من و رها  25r30
 سپاس شده توسط τοxικ ، Silver Sun ، sober
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: [ گُفتگوےِ آزاد ( 262 ) ] - _ʀᴇᴠᴇʀsᴇ sᴇɴsᴇ_ - 26-08-2015، 10:49


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان