20-12-2015، 20:48
:7 .. دوتا اول فعلشون با کل جمله همخونی نداش :|
با نگرانی بهش نگاه کردم و گفتم : احسان لطفا استراحت کنم.
با خوشحالی بهش نزدیک شد
به دستاش مهنگامی که داشت از من دور میشد نگاه کردم
نمرد مریض چند سرفه کرد
من میدونم که توی ذهنت مر از سواله ایسان !
در قلعه عقربه چه میگذرد ؟
با نگرانی بهش نگاه کردم و گفتم : احسان لطفا استراحت کنم.
با خوشحالی بهش نزدیک شد
به دستاش مهنگامی که داشت از من دور میشد نگاه کردم
نمرد مریض چند سرفه کرد
من میدونم که توی ذهنت مر از سواله ایسان !
در قلعه عقربه چه میگذرد ؟